256936

روزگارِ سیاه تِلار؛ روسیاهی زغال بر صورت رودخانه

دنیای معدن- فعالیت‌های معدنی در بالادست رودخانه تِلار که یکی از مهم‌ترین رودخانه‌های مازندران به شمار می‌آید نه تنها در سال‌های اخیر سیمای این منبع بزرگ آبی استان را گل‌آلود کرده، بلکه هر چند وقت یک‌بار با ورود باطله‌های معدنی زغال‌سنگ البرز مرکزی به جریان آب، سیاهی زغال را به صورت تِلار تحمیل می‌کند.

به گزارش دنیای معدن از ایرنا، سیاه شدن آب رودخانه تِلار در چند روز اخیر یک بار دیگر چالش‌های زیست‌محیطی رودخانه‌های مازندران و زخم‌های تحمیل شده بر پیکر رگ‌های مهم حیاتی مازندران را برجسته کرد.

171456677

تِلار از ارتفاعات سوادکوه سرچشمه می‌گیرد و پس از طی مسیری ۱۸۰ کیلومتری با عبور از شهرستان‌های سوادکوه، سوادکوه شمالی، قائمشهر، سیمرغ و بابلسر به دریای خزر می‌ریزد. نقش این رودخانه در تأمین آب مورد نیاز بخش کشاورزی این شهرستان‌ها بسیار پررنگ است. رودخانه‌ای که در کنار تجن، بابل‌رود، چشمه‌کیله، سردآبرود، چالوس، نکارود و هراز یکی از هشت رودخانه اصلی و پرآب مازندران به شمار می‌آید، اما شاید چالش‌های محیط زیستی آن از سایر رودخانه‌ها بیشتر باشد.

قرار داشتن سایت زباله قائمشهر در کنار این رودخانه و رها کردن انواع فاضلاب به تِلار از یک سو این رودخانه را با چالش مواجه کرده‌اند و فعالیت‌های معدنی هم از سوی دیگر بر تِلار فشار می‌آورند.

همسایگان تِلار سال‌هاست که زلالیِ این رودخانه را فراموش کرده‌اند. وجود واحدهای معدنی شن و ماسه متعدد در سوادکوه سبب شده که این رودخانه همواره گل‌آلود باشد. اما هر از گاهی نیز صورتِ تلار سیاهِ سیاه می‌شود و به جای این‌که روسیاهی فقط بر صورت زغال بماند، سیمای تِلار را هم سیاه می‌کند.

تیره‌روزی تِلار

آخرین بار همین چند روز پیش تِلار به رودخانه‌ای سیاه و زغالی تبدیل شده بود. چهارشنبه و پنجشنبه گذشته -۲۵ و ۲۶ مهر- رودخانه تِلار به یک جریانِ آبیِ سیاه‌رنگ تبدیل شده بود. برخی اهالی فیلم‌هایی از سیاه شدن تِلار را در صفحه‌های شخصی خود منتشر کردند و جویای علت این موضوع شدند. دلیل سیاهی از همان ابتدا مشخص بود؛ ورود باطله‌های معدن زغال‌سنگ البرز مرکزی به رودخانه.

 سیاه شدن رودخانه تلار - ۲۶ مهر ۱۴۰۳

میلیون‌ها تُن باطله معدن زغال‌سنگ البرز مرکزی سال‌هاست که در همسایگی بخش‌های ابتدایی جاده آلاشت و حاشیه یکی از سرشاخه‌های اصلی رودخانه تِلار دپو شده و هر سال نیز بر حجم و مقدار آن افزوده می‌شود. باطله‌هایی که بلاتکلیف مانده‌اند و برنامه مشخصی برای جمع‌آوری یا مدیریت آن‌ها دیده نمی‌شود. حجم بسیار زیاد این باطله‌ها یا پسماندهای زغال‌شویی سبب می‌شود که هر چند وقت یک بار با بارندگی شدید، طغیان رودخانه یا ریزش بخشی از این دپوها وارد رودخانه شود و برای ساعاتی تِلار را به رودی سیاه تبدیل کند. در روزهای اخیر هم ریزش بخشی از یکی از دپوهای این باطله‌ها سبب شد تا روزگار تِلار سیاه شود.

این نخستین بار نبود که همسایگان تِلار تیره‌روزی‌اش را شاهد بودند و آشکار و قابل پیش‌بینی است که آخرین بار هم نباشد. پس از رسانه‌ای شدن این موضوع، واکنش‌هایی نسبت به آن نشان داده شد. اداره حفاظت محیط زیست شهرستان از شرکت معدنی به دستگاه قضا شکایت کرد و دادستان مرکز مازندران هم دیروز -شنبه- از مرکز زغال‌شویی البرز مرکزی در سوادکوه و انباشت باطله‌های معدنی بازدید کرد.

عادل عالیشان در این بازدید اعلام کرد که تذکرات لازم به شرکت مربوطه داده شد و دستوراتی هم برای بهسازی وضعیت انباشت‌ها، پاکسازی مسیر رودخانه و جبران خسارت وارد شده صادر شد.

کمین صنعت برای طبیعت

رودخانه با توجه به مقطعی بودن ورود باطله‌ها به جریان آب پس از حدود ۴۸ ساعت به حالت عادی بازگشت و اکنون شرایطی معمولی دارد. کارخانه زغال‌شویی نیز تا زمان ساماندهی باطله‌ها و بهسازی وضعیت دپوی پسماند معدنی تعطیل شده است.

البته چندین تن زغالی که وارد رودخانه شد را نمی‌توان به محل دپوی باطله‌های معدنی برگرداند. یعنی این باطله‌ها آسیب‌شان به طبیعت را وارد کردند و در عمل کاری برای جبران این خسارت نمی‌توان انجام داد. اما می‌توان از بروز اتفاق‌های بزرگ‌تر با کمی آینده‌نگری و فاصله گرفتن از ایده‌های مخرب به بهانه اشتغال‌زایی پیشگیری کرد.

برخی دوستداران محیط زیست می‌گویند از این اتفاق تکراری باید درسی گرفته شود تا میزان فشار بر رودخانه تِلار با اجرای طرح‌های صنعتی و معدنی دیگر افزایش نیابد.

سهیل‌ اولادزاد کنش‌گر شناخته شده محیط زیست مازندران به خبرنگار ایرنا می‌گوید: بیش از ۲۰ معدن شن و ماسه و سنگ‌شکن، چهار شهرک صنعتی و چند واحد صنعتی و معدنی بزرگ در حاشیه رودخانه تلار قرار دارند که همگی در حال فشار به حیات این رودخانه مهم هستند. هر زمانی که اداره حفاظت محیط زیست تصمیم گرفت با تخلفات این واحدها برخورد کند، به بهانه اشتغال کارگران، اِعمال مجازات‌های قانونی برای این واحدها میسر نشد.

 کارخانه زغال‌شویی البرز مرکزی - سوادکوه - ابتدای جاده آلاشت - عکس: سید ولی شجاعی لنگری

وی می‌افزاید: ورود باطله‌های معدنی به سیاهرود موضوع جدیدی نیست و باز هم تکرار می‌شود. اما مساله مهم‌تر این‌ است که اجازه بیشتر شدن فشار بر این رودخانه مهم مازندران با افزایش واحدهای صنعتی داده نشود.

اشاره اولادزاد به تلاش‌های چند ساله برخی مسئولان برای استقرار یک کارخانه فولاد در سوادکوه است که می‌تواند آسیب‌های محیط زیستی منطقه را چند برابر بیشتر کند. طرحی که به بهانه اشتغال‌زایی مورد تاکید برخی مسئولان شهرستان و استان قرار دارد، اما ظرفیت و تاب‌آوری محیط زیستی منطقه اجازه استقرار آن را نمی‌دهد. مصداق این ناتوانی هم همین بلاتکلیفی میلیون‌ها تن پسماند معدنی زغال‌سنگ البرز مرکزی است.

جای خالی نظارت صمت

اولادزاد به روز نشدن تجهیزات معادن و جدی نگرفتن مدیریت باطله‌ها را یکی از دلایل اصلی تکرار شدن تیره‌روزی تِلار بیان می‌کند و می‌افزاید: پرسش اینجاست که وقتی توان مدیریت وضع موجود به منظور جلوگیری از آسیب به این رودخانه و اکوسیستم وابسته به آن وجود ندارد، چگونه می‌توان یک واحد صنعتی بسیار بزرگ را در همین منطقه بدون ایجاد چالش‌های محیط زیستی متصور شد؟

او تصریح می‌کند: ماموران حفاظت محیط زیست با تمام توان برای زلال ماندن تِلار تلاش می‌کنند. اما دستِ صنعت همیشه از حفاظت محیط زیست بالاتر بود و نتیجه هم قابل مشاهده است.

[روزگارِ سیاه تِلار؛ روسیاهی زغال بر صورت رودخانه]

تاکید این کنش‌گر محیط زیست بر پای کار آمدن و ورود جدی سازمان صنعت، معدن و تجارت مازندران به نظارت بر فعالیت واحدهای صنعتی و معدنی حاشیه رودخانه تِلار است. موضوعی که مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران نیز بر آن تاکید دارد و معتقد است بدون این همراهی و نظارت امکان کسب نتیجه مطلوب وجود ندارد.

عطاالله کاویان به خبرنگار ایرنا می‌گوید: سازمان صمت با توجه به پروانه‌ای که برای فعالیت این واحدها صادر می‌کند مکلف به نظارت بر روند فعالیت‌شان است. همکاران ما همواره تذکرهای لازم را می‌دهند و در صورت نیاز گزارش‌های مربوطه به دستگاه‌های مرتبط از جمله سازمان صمت ارائه می‌کنند. اما اقدامی که انتظار می‌رود را مشاهده نمی‌کنیم.

آسیب‌ نگاه‌های کوتاه‌مدت

وی نیز بر این باور است که از ماجرای ورود باطله‌های معدنی به رودخانه تِلار باید برای پرهیز از افزایش فشار بر محیط زیست این منطقه درس گرفت.

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران خاطرنشان می‌کند: برخی مسئولان برای دریافت مجوز استقرار کارخانه فولاد با ظرفیت تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن در همین منطقه پیگیر هستند. البته دفتر ارزیابی زیست‌محیطی سازمان حفاظت محیط زیست با این درخواست مخالفت کرد. اما انتظار ما این است که مسئولان در شهرستان و استان توسعه را بر مبنای ظرفیت محیط زیستی منطقه تعریف کنند.

کاویان تصریح می‌کند: این محدوده با توجه به وجود رودخانه، عرض کم دره، شرایط محیط زیستی و نزدیکی به منطقه حفاظت شده به هیچ وجه شرایط استقرار واحد صنعتی بزرگ را ندارد. بلاتکلیف ماندن همین میزان باطله معدنی هم نشان می‌دهد که منطقه برای فعالیت معدنی و صنعتی گسترده ظرفیت لازم را ندارد.

وی با تاکید بر این که باید با حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان به کاهش حجم باطله‌های معدنی زغال‌سنگ در این منطقه کمک کرد، می‌افزاید: متاسفانه حتی در این زمینه نیز با این‌که ظرفیت مناسبی وجود دارد، همکاری لازم با دانش‌بنیان‌ها انجام نمی‌شود. یک شرکت دانش‌بنیان از چند ماه پیش فعالیتش برای تولید زغال از همین باطله‌ها را آغاز کرد و به اندازه ۲۵ درصد از همین پسماندهای معدنی زغال استخراج می‌کند. اما در مسیر فعالیت همین شرکت که به کاهش این پسماندها کمک می‌کند سنگ‌اندازی‌هایی می‌شود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست اظهار می‌کند: حفاظت محیط زیست بر اساس معیارهای اصولی و دقیق ضوابطی را در نظر گرفته که رعایت آن به توسعه پایدار و واقعی کمک می‌کند. نباید با نگاه‌های کوتاه‌مدت چالش‌هایی را ایجاد کرد که در آینده هزینه‌های مدیریت آن‌ها چندین برابر درآمد و فرصت ایجاد شده باشد.

دپوی باطله‌های معدنی در مازندران و به ویژه این منطقه با توجه به شکنندگی و حساس بودن طبیعت آن به احتمال زیاد نسبت به سایر استان‌ها آسیب‌ بیشتری را برای محیط زیست ایجاد می‌کند. به باور کارشناسان، آب و هوای مرطوب و معتدل باعث می‌شود انحلال کانی‌های فلزی و غیرفلزی موجود در باطله‌ها با سرعت بیشتری صورت گیرد که این فرآیند باعث آزادسازی عناصر در محیط شده و آلودگی آب و خاک منطقه را به دنبال دارد.

جدی نگرفتن مقابله با فشارهای زیست‌محیطی بر رودخانه تلار با توجه به طول ۱۸۰ کیلومتری این رودخانه و عبور آن از شهرها و روستاها و زمین‌های کشاورزی، آسیبی جدی و درازمدت بر سلامت جامعه و محیط زیست منطقه دارد و استمرار کم‌توجهی‌ها به حل دائمی این چالش، بی‌تردید در آینده بحران‌ساز خواهد شد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید