مازاد سیمان؛ نتیجه آب رفتن اقتصاد
دنیای معدن- سیدسجاد موسوی : ظرفیت اسمی ۹۰ میلیون تنی برای صنعت سیمان در حالی ایجاد شده که تقاضای داخلی هماکنون کمتر از ۶۰ میلیون تن است. با وجود این کارشناسان علت اصلی این اتفاق را نه اشتباه استراتژیک در ترسیم چشماندازهای آینده این ماده زیربنای توسعه، که تغییر آهنگ رشد اقتصادی کشور و متعاقب آن رکود صنعت ساختمان و عمران میدانند.
صنعت سیمان یکی از قدیمیترین صنایع کشور محسوب میشود که قدمتی حدود ۱۰۰ ساله در ایران دارد. غنی بودن ایران از نظر معادن سنگ آهک، رس، سیلیس و سنگ آهن به عنوان مواد اولیه مورد استفاده برای تولید سیمان، موجب توسعه این صنعت در کشور شده است. کارخانههای سیمان در ابتدا بهطور کامل از سایر کشورها (مانند شوروی سابق، رومانی، آلمان، چکسلواکی) خریداری میشدند اما بعدها و با دستیابی کشور به دانش فنی طراحی و ساخت این واحدها، طراحی و اجرای کارخانههای سیمان بهطور کامل در کشور انجام شد.
در ادامه شاهد اوج شکوفایی این صنعت در دهه ۸۰ بودیم. در واقع با توجه به سیاستهای کشور در دهههای گذشته اعم از توسعه پروژههای عمرانی بزرگ مانند ساخت و ساز، سدسازی، پروژه مسکن مهر و همچنین چشمانداز افق ۱۴۰۴ کشور مبنی بر رشد اقتصادی سالانه ۸ درصدی، اعطای گسترده مجوز به واحدهای تولید سیمان انجام شد تا ظرفیت اسمی تولید سیمان کشور در سال ۱۴۰۴ به حدود ۱۰۰ میلیون تن برسد و هماکنون میزان ظرفیت اسمی طبق برنامه در سال ۱۴۰۱ حدود ۹۰ میلیون تن است و این در حالی است که مصرف داخلی سیمان در بهترین حالت کمتر از ۶۰ میلیون تن است.
راهاندازی کارخانه سیمان بدون توجه به تقاضا
روند شتابان اعطای مجوز برای ساخت کارخانههای سیمان سبب شد تا در بسیاری مناطق ظاهرا بیشتر از اقتصادی بودن، ایجاد اشتغال در اولویت باشد، به گونهای که هماکنون در برخی استانها میزان مصرف کمتر از ۵۰ درصد میزان تولید است در حالی که تقاضای برخی استانها چند برابر میزان سیمان تولیدی است و با توجه به اینکه سیمان کالایی حجیم و ارزان به شمار میرود، حمل و نقل آن از استانهای دیگر برای پوشش نیاز سایر استانها به هیچ عنوان برای تولیدکننده صرفه اقتصادی ندارد. از طرفی شرایط برای صادرات هم فراهم نیست و برخی شرکتها مجبورند در این شرایط فقط برای زنده ماندن واحد تولید تلاش کنند نه توسعه کسب و کار.
سرمایهگذاری در سیمان بر اساس رشد ۸ درصدی اقتصاد بود
مدیرعامل «سیمان اردستان» در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفت: اگر امروز میزان تولید را به نسبت تقاضا ببینیم، قطعا میزان ظرفیت اسمی تولید سیمان بالاتر از نیاز کنونی است اما مشکلات موجود در فصل تابستان و زمستان در تامین انرژی باعث شده نتوانیم با تمام ظرفیت تولید کنیم.
احمدرضا عمرانیفرد با اشاره به این مطلب افزود: بر اساس آمارها تا سال ۹۳ بهطور متوسط سالانه افزایش ۸ تا ۱۰ درصدی مصرف سیمان را شاهد بودیم و دولت هم بر همین اساس برای احداث کارخانههای سیمان برنامهریزی کرد اما روند رشد اقتصادی کشور به صورت مورد انتظار پیش نرفت و امروزه شاهد کاهش تقاضا در بازار سیمان هستیم. قطعا چنانچه رشد ۸ درصدی اقتصاد کشور ادامه مییافت امروز حتی تولید سیمان با تمام ظرفیت ۹۰ میلیون تن هم به سختی جوابگوی بازار بود. وی ادامه داد: در سال ۹۳ میزان مصرف سیمان ۶۴ میلیون تن بود و اگر سالانه این روند ادامه پیدا میکرد وضعیت بسیار متفاوت بود اما در ادامه حتی مصرف سالانه به ۴۸ میلیون تن نیز رسید.
ایجاد کارخانه سیمان برای محرومیتزدایی
مدیرعامل سیمان اردستان در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه راهاندازی کارخانههای سیمان بر اساس میزان تقاضای مناطق صورت گرفته است، اظهار کرد: اگر چه بخش خصوصی به دنبال تولید، سودآوری و رونق کسب و کار است اما دولت هم موضوع محرومیتزدایی را به عنوان یک اصل اساسی برای احداث کارخانهها در نظر میگیرد؛ بنابراین کارخانههای سیمان بر اساس صرف وجود تقاضا ایجاد نشدهاند. البته یادمان هم باشد هر اندازه استانها محرومتر باشند، نیاز بیشتری به استفاده از سیمان دارند.
عمرانیفرد درباره مکانیابی در احداث کارخانههای سیمان گفت: معمولا علاوه بر بازار مصرف که اولویت اصلی در احداث کارخانه بوده، نزدیکی به معادن بسیار حائز اهمیت است. به هر حال یک کارخانه سیمان با ظرفیت تولید روزانه ۳ هزار و ۵۰۰ تن، حداقل به ۶ هزارو ۵۰۰ تن مواد اولیه نیاز دارد و انتقال این حجم از مواد اولیه در صورتی توجیه اقتصادی دارد که فاصله معدن تا کارخانه طولانی نباشد. در کنار این دو عامل اصلی، دسترسی به برق و گاز هم حائز اهمیت است.
صنعت سیمان شرایط سرمایهگذاری ندارد
با وجود تولید بیشتر سیمان نسبت به تقاضا در کشور، چندین کارخانه سیمان با پیشرفتهای فیزیکی متفاوت در حال ساخت هستند. عمرانیفرد در این خصوص عنوان کرد: قطعا ماجرا برای کارخانهها متفاوت است و در شرایطی که کارخانهای بیش از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته چارهای جز ادامه کار ندارد اما کسانی که فکر احداث کارخانه سیمان هستند و پیشرفت فیزیکی چندانی نداشتهاند به نظر نمیرسد این سرمایهگذاری توجیه اقتصادی داشته باشد. به هر حال در بهترین حالت یک کارخانه سیمان یک میلیون تنی که حداقل ۲۵۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد، سالانه ۵۰۰ میلیارد درآمد دارد که اگر بهطور واقعی هزینههای استهلاک را به نرخ روز در نظر بگیریم، باید بگوییم عملا سودی نصیب شرکتها نمیشود. بهطور نمونه خرید یک گیربکس برای کارخانه نیازمند حدود ۶۰ میلیارد تومان است در حالی که کل سود سالانه کارخانه حتی بدون در نظر گرفتن استهلاک هم کمتر از این عدد است.
وی با اشاره به اینکه اخیرا زمزمههای طرح افزایش شدید قیمت برق و گاز برای کارخانههای سیمان مطرح است، افزود: چنانچه قیمتهای جدید برق و گاز به مرحله اجرا برسد، قطعا صنعت سیمان با یک چالش بزرگ مواجه میشود، چراکه هزینه برق و گاز به تنهایی برای تولید هر تن کلینکر حدود ۱۸۰ هزار تومان خواهد بود در حالی که هنوز هم قیمت سیمان با ارزش واقعی فاصله بسیار زیادی دارد. متاسفانه در نسخههایی که دولتمردان میپیچند، سیمان و فولاد را یکسان میبینند، در حالی که قیمت هر کیلوگرم فولاد حدود ۱۹ هزار تومان است و هر کیلوگرم سیمان ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومان یا بیشتر به فروش میرسد. بر این اساس تقریبا نسبت سیمان به فولاد یک به ۴۰است. احداث یک کارخانه سیمان ظرف کمتر از دو سال بازگشت سرمایه را به همراه دارد در حالی که سیمانیها به سختی خودشان را اداره میکنند و طبیعی است که با شرایط موجود در افزایش هزینههای انرژی یا موضوع قطع برق باید نگاه متفاوتی به تولیدکنندههای سیمانی داشته باشند.
دیدگاهتان را بنویسید