«معدن» و «یوز» ایرانی نیازمند صلح و آشتی
دنیای معدن -حدود دو هفته از روز یوزپلنگ ایرانی میگذرد اما گرامیداشت امسال با خبرهای خوبی همراه نبود، خبری که بسیاری از فعالان محیطزیست بهویژه فعالان حیات وحش را نگران کرده است. تنها دو یوزپلنگ ماده در ایران باقی مانده است!
این خبر زبان به زبان چرخید و در میان مردم پیچید، به طوری که امروز اگر سری به اینستاگرام بزنید در بیشتر صفحات با این جمله مواجه میشوید: «من یک حامی هستم. »
اما در آن سوی ماجرا ذخیرهای از ماده معدنی سنگآهن در نزدیکی زیستگاه این دو یوزپلنگ قرار دارد، در نتیجه بهرهبرداری از آنومالی «دی۱۹» در معدن چادرملو سالها در انتظار دریافت مجوز محیطزیست مانده است.
شاید نوشتن از «دی ۱۹» یا یوزپلنگ به تنهایی برای من کار آسانی باشد اما این بار این دو موضوع در کنار یکدیگر قرار گرفته و نوشتن را برای من که کارشناس محیطزیست هستم و البته چند سالی است در حوزه خبری معدن نیز فعالیت میکنم، دشوار کرده است. بارها از معدن دفاع کردهام و نوشتهام؛ توسعه اقتصادی کشور نیازمند توسعه بخش معدن و بهرهبرداری از منابع معدنی نهفته در دل زمین است اما این بار نمیدانم بنویسم معدن یا یوزپلنگ ایرانی؟!
کویر مرکزی ایران و منطقه «درانجیر» با وجود چند یوزپلنگ ماده به همراه تولههایش توانست بهعنوان زیستگاه اصلی یوزپلنگ ایرانی به ثبت برسد. متاسفانه کمی آنسوتر آنومالی « دی ۱۹» قرار دارد اما سازمان حفاظت محیطزیست مخالفت قطعی خود برای بهرهبرداری از این ذخیره معدنی بارها اعلام کرده و از صدور مجوز برای شروع کار در «دی۱۹» امتناع کرده است. بیان این نکته ضروری است که زنگ خطر برای یوزپلنگ ماده ایرانی و معدن چادرملو بهطور همزمان به صدا درآمده است. ذخیره معدنی چادرملو رو به انتها است و تعطیل شدن فعالیت این معدن بیتردید منجر به بیکاری سیاری از کارگرانی خواهد شد که معیشت خود را با فعالیت در یکی از سختترین مشاغل دنیا یعنی معدنکاری میگذرانند. از سوی دیگر، حیات دو ماده یوزپلنگ ایرانی بهعنوان یکی از ارزشمندترین گونههای حیات وحش کشور نیز در خطر است. حال باید چگونه راجع به این موضوع نوشت؟ آیا باید معدنکاری را زیر سوال برد و از معدن به عنوان دشمن دیرینه محیطزیست یاد کرد یا باید تابلویی که روی آن نوشته «معدنکاری را متوقف کنید» را در دست گرفت و جلوی سازمان حفاظت محیطزیست ساعتها نشست؟
تجربه نشان داده با چنین اقداماتی نمیتوان به نتایج چندان خوبی دست یافت. امروز چادرملو در بخش معدن و یوزپلنگ ماده در بخش محیطزیست از مهمترین موضوعات به شمار میرود. شاید امروز روزی است که معدن و محیطزیست باید پشت میز مذاکره بنشینند و تفاهمنامه صلح و آشتی امضا کنند. درواقع شاید بهتر باشد با یافتن راهکارهایی مناسب به حیات هر دو کمک کرد. شاید اینبار معدن بتواند ناجی محیطزیست شود یا شاید یوزهای ماده با قلبی مهربان ناجی اشتغال کارگران چادرملو شوند.
با وجود این، جای پاسخ به این سوال خالی است، که آیا فعال نشدن «دی ۱۹» دو یوزپلنگ ماده ایرانی را از انقراض نجات میدهد؟
کتایون ملکی/ روزنامهنگار
دیدگاهتان را بنویسید