تحلیل اقتصادی حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن
دنیای معدن -آهن حلقه اولیه ایجاد و توسعه صنعت در دنیا است و اهمیت تولید و بهکارگیری آن در عرصههای مختلف صنعتی بر کسی پوشیده نیست. به جرات میتوان گفت آهن در تولید هر محصول ساخته دست بشر نقش کلیدی دارد. این نقش اساسی را هم میتوان در تجهیزات و ماشینآلات تولید و هم در محصولات نهایی از جنس آهن در بازار مصرف مشاهده کرد.
طبق تحقیقات انجام شده در آمریکا، هر فرد آمریکایی با متوسط عمر 78 سال حدود 11 تن آهن مصرف میکند و با توجه به نرخ رشد جمعیت جهان و این نیاز رو به رشد میتوان گفت نیاز به تولید آهن همچنان امری بدیهی است. صنعت فولاد بزرگترین مصرفکننده سنگآهن و در واقع صنعت واسطه انتقال آهن از حالت دانهبندی و کنسانتره به مشتقات فولادی و قابل استفاده در دیگر صنایع است، بنابراین اهمیت فولاد نیز بهعنوان پل ورود به دیگر صنایع کاملا واضح و مبرهن است.
بهرغم لازم و ملزوم بودن زنجیره تولید آهن و فولاد، متاسفانه توجه خاص دولت به صنعت فولاد(بهعنوان یکی از حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن) سبب عدم توجه به رشد دیگر حلقههای این زنجیره شده و این عامل اگر در کوتاه مدت تاثیر چندانی بر کل زنجیره نداشته باشد، حتما در بلندمدت حلقههای بعدی را دچار معضل خواهد کرد. سیاستهای دولت برای افزایش تولید فولاد سبب توجه خاص مسوولان به این بخش شده است بدون اینکه زمینه مساعد را برای تولید این محصول از حلقه آغازین آن یعنی استخراج سنگآهن آغاز کنند. در ایران بخش معادن و صنایع فولاد به صورت دو بخش کاملا مجزا از هم فعالیت میکنند اما برخلاف این استقلال، این دو بخش کاملا بههم وابسته بوده و هدفگذاری یکی متاثر از دیگری است. براساس سند چشمانداز بیست ساله کشور مبنی بر تولید 55 میلیون تن فولاد در سال 1404 نیاز به تامین زیرساختها و مهیا نمودن شرایط و مواداولیه برای این میزان تولید است. در حال حاضر مواد اولیه مورد نیاز صنایع فولاد از جمله سنگآهن صرفا از طریق سنگآهن استخراج شده توسط معادن داخلی تامین میشود اما سیاستگذاریهای ناپایدار و بازدارنده داخلی همچون اخذ بهره مالکانه از معادن و خریداری سنگآهن به قیمتی کمتر از قیمت جهانی در بازار داخل مانع از تداوم تولید حلقه اولیه و مبنای تولید فولاد شده است. از طرف دیگر بازار ناپایدار و نزولی جهانی سنگآهن نیز مزید بر علت شده است به طوریکه در این بازار قیمت سنگآهن از سپتامبر 2013 تا سپتامبر 2014 حدود 60 دلار افت قیمت داشته و این عامل انگیزه سرمایهگذاری و توسعه در حلقههای این زنجیره را کم کرده است. مشکلات فوق و عدم توازن تقسیم سود در زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد سبب شده تا تولید سنگآهن داخل صرفه اقتصادی نداشته و حتی منجر به تعطیلی بعضی معادن کوچک شود و معادن بزرگ را نیز با حاشیه سود بسیار اندک مواجه سازد. وضعیت نابسامان بازار داخلی و جهانی سنگآهن و فولاد ایجاب میکند تا نگاهی به وضعیت تولید، قیمت تمامشده و فروش حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن داشته باشیم و نقاط قوت و ضعف هر حلقه را جهت بهبود شرایط تولید و فروش شناسایی کنیم. عوامل موثر در زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد را میتوان در هفت دسته طبقهبندی کرد:1- سرمایه، 2- تکنولوژی، 3- مواد خام، 4- انرژی، 5- نیروی انسانی، 6- زیرساختها 7- بازار مصرف. ایران در هر یک از این بخشها دارای مزیت نسبی است. بهعنوان مثال ایران از نظر ماده خام این زنجیره یعنی سنگآهن با 5/ 2 میلیارد تن ذخیره در جایگاه یازدهم جهانی قرار دارد و ذخایر سنگآهن داخلی و استخراج آن میتواند پاسخگوی نیاز صنایع فولاد باشد، همانطور که تاکنون این طور بوده و علاوه بر تامین نیاز داخل مازاد تولید نیز در بخش صادرات وارد شده است. اما برای بهتر نشان دادن وجود این نعمت اگر فرض را بر نداشتن ذخایر داخلی بگذاریم، با توجه به اهمیت صنایع فولاد در کشور، برای تولید آن نیازمند واردات ماده اولیه یا فرآوردههای حلقههای بعدی زنجیره هستیم. نزدیک ترین کشور تولیدکننده همه حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد به ایران، کشور هند است و واردات از آن بنا به نزدیکی به ایران به صرفهتر از واردات از دیگر کشورهای تولیدکننده است.
طبق برخی آمارها قیمت محصولات تولید داخل تا قبل از فولاد همگی ارزانتر از واردات محصول مشابه از هند است و از این نظر ایران از مزیت رقابتی ارزانتر بودن مواد اولیه هر حلقه برخوردار است. اما متاسفانه بهرغم این مزیت مشاهده میشود فولاد تولید داخل با قیمتی بیشتر از قیمت فولاد وارداتی تولید میشود و حتی بیشترین قیمت فروش را نسبت به سایر رقبای خود دارد. عامل تاثیرگذار دیگر در تولید فولاد، تامین انرژی است. ایران چه با درنظر گرفتن سوبسید و چه بدون آن کمترین هزینه را برای برق و گاز پرداخت میکند. اگر شرایط تولید فولاد فعلی کشور را با نرخ متوسط قیمتهای اروپا محاسبه کنیم مشاهده میشود، قیمت فروش فولاد با احتساب همه هزینههای دخیل در تولید به نرخ ایران 365 دلار و به نرخ متوسط قیمتهای اروپا بیش از700 دلار خواهد شد که این افزایش دو برابری قیمت نشان از عدم قدرت رقابتی در قیمت محصولات فولادی ایران در بازارهای جهانی دارد.
سومین عامل تاثیرگذار در تولید این زنجیره سرمایهگذاری است. مقایسه میزان سرمایهگذاری در حلقههای زنجیره نشان میدهد بیشترین سرمایهگذاری در بخش فولاد و کمترین مقدار در بخش سنگآهن دانهبندی و پس از آن سنگآهن کلوخه صورت گرفته است، درحالیکه طبق بررسیهای انجام شده سنگآهن دانهبندی ارزش افزودهای معادل 138 درصد دارد و فولاد ارزش افزودهای معادل 72 درصد تولید میکند.
برای بررسی بهتر شرایط فعلی کشور در وضعیت سرمایهگذاری و توجیه اقتصادی هر یک از حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن، لازم دیدیم که یک پکیج کامل از زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد را مدلسازی اقتصادی کنیم تا مشخص شود در شرایط فعلی کدام یک از این حلقهها شرایط بهتری برای سرمایهگذاری دارد و در کدام یک از این حلقهها مشکل داریم تا برای مدیریت هرچه بهتر آن با توجه به سند چشمانداز 1404 گامهای مهمی برداریم. بررسی میزان سودآوری NPV و نرخ بازگشت سرمایه IRR در هر یک از حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن نشان میدهد تنها سه حلقه اول زنجیره یعنی تولید کلوخه، تولید سنگآهن دانهبندی و تولید کنسانتره دارای توجیه اقتصادی بوده و برای سرمایهگذاری مناسب است و حلقههای بعدی براساس عدم بازگشت سرمایه کافی و منفی شدن ارزش خالص فعلی سرمایه آن، توجیه اقتصادی ندارند. عامل دیگر موثر در این زنجیره، بازار مصرف است. طبق پیشبینی برنامه پنجم توسعه، تولید فولاد در سال 1404 بیش از نیاز داخل است و اهداف صادراتی برای آن در نظر گرفته شده است. ایران به لحاظ شرایط جغرافیایی، همسایگی کشورهای حوزه خلیجفارس و نزدیکی به منطقه منا بهعنوان بزرگترین واردکننده فولاد(حدود 40 میلیون تن) و منطقه ECO بازار مصرف بالقوهای با جمعیت حداقل460 میلیون نفر (بدون احتساب کشور ترکیه) دارد. با در نظر گرفتن متوسط 200 کیلوگرم سرانه مصرف فولاد جهان، نیاز فولاد منطقه بیش از 90 میلیون تن خواهد بود و این بازار وسیع میتواند حجم صادرات ایران را به خود اختصاص دهد. پس مشاهده میشود از نظر بازار مصرف نیز در زنجیره مشکلی وجود ندارد و تنها نیازمند اصلاح زیرساختهای موجود و فراهم کردن شرایط تولید بیشتر هستیم. با توجه به مشکلات اقتصادی موجود و وابستگی اقتصاد کشور به نفت و بازار نزولی نفت، میتوان با تولید استاندارد فولاد و بهرهوری کامل در این زمینه کشور را از صادرات نفتی تا حدی بینیاز کرد و اگر به تولید 55 میلیون تنی فولاد دست یابیم، بیش از 65درصد درآمد حاصل از فروش نفت کنونی برای کشور حاصل میشود. بنابراین سرمایهگذاری در بخش معدن و حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن میتواند ایران را از وجوه حاصل از فروش نفت خام بینیاز گرداند و درآمد کشور را از تکقطبی بودن و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی بینیاز کند. این مهم جز با اهمیت دادن به هر یک از حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن میسر نمیشود. در این حالت توجه دولت به سرمایهگذاری در امر اکتشاف معادن سنگآهن بهعنوان شروعکننده این زنجیره بسیار مهم است. ریسک سرمایهگذاری در مرحله اکتشاف بسیار بالا است.
بهعنوان مثال اگر بخواهیم یک عملیات اکتشاف تکمیلی برای شناسایی کاتاگوری ذخیره سنگآهن بهصورت کاملا حرفهای و مهندسی انجام دهیم حداقل به ازای هر تن سنگآهن 5/ 0 تا 1 دلار سرمایهگذاری اکتشاف لازم است و بهدلیل بالابودن ریسک عملیات در این مرحله بهتر است دولت با ایجاد مشوقهای لازم و حمایتهای مالی بخشی از ریسکپذیری این مرحله را کاهش دهد. همانطور که گفته شد توجه خاص دولت به حلقه انتهایی این زنجیره(فولاد) و هزینههای خرید پایین مواد معدنی از سوی فولادسازان به نسبت قیمتهای جهانی اشتیاق لازم را بین معدنکاران بخش خصوصی نسبت به تامین مواد اولیه صنایع فولاد ایجاد نمیکند. بنابراین پیشنهاد میشود با تغییر و تعدیل قیمتهای هر یک از محصولات حلقههای زنجیره ارزش سنگآهن به افزایش این اشتیاق کمک کنیم. همانطور که در جدول مشاهده میشود هزینه حمل و نقل مواد اولیه وارداتی صنایع فولاد از کشور هند اگر بین معدنکاران و فولادسازان تقسیم شود هم جامعه معدنی و هم فولادسازان به یک نسبت مساوی از این عمل نفع خواهند برد و معدنکاران اشتیاق بیشتری نسبت به فروش محصولات خود به فولادسازان دارند. این کار باعث میشود قیمت محصولات زنجیره ارزش کمی متعادلتر شود و نسبت قیمت هر محصول به قیمت فولاد میتواند معیار محاسبات قیمتهای داخلی هر یک از محصولات زنجیره ارزش سنگآهن قرار گیرد.
نتیجهگیری:
روند رو به رشد جمعیت جهان، سبب نیاز پیوسته به محصولات زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد میشود. اما نوسانات شدید و لحظهای بازار سنگآهن و عدم حاشیه سود مطمئن برای تولیدکنندگان سبب کاهش تولید آن شده و برای تداوم تولید سنگآهن نیاز به حمایت دولت از این تولیدکنندگان است. توجه به نیاز منطقه به محصولات زنجیره ارزش سنگآهن و فولاد، سرمایهگذاری در این حوزه را با رعایت شرایط فنی و اقتصادی مطمئن برای افق پیشبینیشده امری ضروری میسازد. همچنین تشکیل گروهی متخصص تحت حمایت دولت و انجمنهای صنفی زنجیره ارزش سنگآهن و فولاد به منظور تعیین افقها و محاسبات و تناسبات تولید کارشناسی، میتواند کمکهای لازم را در مورد تصمیمگیری اهداف زنجیره انجام دهد. حمایت صنایع فولاد از بخش معدن بهعنوان تامینکننده اصلی مواد اولیه صنایع فولاد و تعامل در قیمتگذاری عادلانه هر یک از محصولات زنجیره ارزش سنگآهن را نیز باید مد نظر قرار داد.
همچنین در بحث عدم راندمانهای انرژی، پرسنل و... در هر یک از حلقههای زنجیره ارزش باید تحقیق و تفحص صورت گیرد و تیمهای کارشناسی به بهبود اوضاع کمک کنند. کمک دولت به ایجاد زیرساختهای لازم جهت احداث و راهاندازی صنایع تبدیلی سنگآهن و کمک به اکتشافات تکمیلی محدودههای سنگآهن در کشور و توجه به حوزه معدن و مواد معدنی بهعنوان جایگزین مناسب درآمدهای نفتی کشور و حمایت از انجمنهای صنفی معدنی و فولادی در کشور جهت ارائه مدلهای قیمتی برای بقای زنجیره ارزش سنگآهن و فولاد امری ضروری است.
دیدگاهتان را بنویسید