230809

الزامات ورود به عصر طلایی فلزات غیرآهنی بررسی شد

سه مسیر جهش معدنی

دنیای معدن: عصر طلایی فلزات غیرآهنی نزدیک است و جایگاه این فلزات از سال۲۰۲۶ پررنگ خواهد شد. در این میان، ایران اگر بخواهد از فرصت‌های این دوره استفاده کند، باید به سه الزام مختلف توجه کند تا زمینه توسعه بخش معدن مهیا شود. «اصلاح ساختارهای اقتصاد کلان»، «نهادسازی و حمایت‌های حقوقی»، «تغییر رویکردها و اولویت‌ها» سه روندی هستند که باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.

«عصر طلایی فلزات غیرآهنی از چه زمانی آغاز می‌شود؟» به باور برخی تحلیلگران تا آغاز عصر طلایی فلزات غیرآهنی سه، چهار سال بیشتر باقی نمانده است.

با قرار گرفتن فولاد در سراشیبی منحنی مصرف که جهان تا سال ۲۰۲۶ با آن روبه‌‌‌رو خواهد شد، جایگاه فلزات غیرآهنی پررنگ شده و این گروه از محصولات معدنی شانس تبدیل شدن به جریان اصلی بازار جهانی را خواهند داشت؛ روندی که برآورد می‌شود تا سال ۲۰۵۰ ادامه یابد و تحولات جدی را در بازار فلزات رقم بزند. ایران با داشتن حجم عظیمی از مواد متنوع و متفاوت، توانایی کسب سود و اثرگذاری چشمگیر بر این بخش از بازار جهانی را دارد. بااین حال بهره‌‌‌گیری از فرصت‌‌‌های بزرگ عصر طلایی فلزات غیرآهنی الزاماتی دارد که بدون توجه به آنها نمی‌‌‌توان اهداف مدنظر کشور در این حوزه را محقق کرد.

به عقیده فعالان این بخش، سیاستگذاران معدنی کشور باید در برنامه‌‌‌های خود برای بخش معدن به جز مسائل جهانی، به سه‌الزام مختلف توجه کنند تا زمینه توسعه بخش معدن و رشد تولید و افزایش صادرات فلزات غیرآهنی مهیا شود. «اصلاح ساختارهای اقتصاد کلان»، «نهادسازی و حمایت‌‌‌های حقوقی» در کنار «تغییر رویکردها و اولویت‌‌‌ها» سه روندی هستند که از نظر فعالان بخش معدن باید مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد تا با اصلاح مسیر اقتصاد فضا برای رشد سرمایه‌گذاری، تولید بیشتر و جهش صادرات در بخش فلزات غیرآهنی فراهم شود.

تحلیل دو فعال بخش معدن این است که در بخش رویکردها و اولویت‌‌‌ها، توجه به «توسعه اصولی اکتشافات»، «تغییر استراتژی بر اساس ارزش‌افزوده»، «اولویت‌‌‌بخشی به تامین تجهیزات و ماشین‌‌‌آلات موردنیاز» و «توجه ویژه به معادن کوچک‌مقیاس» مهم‌ترین مواردی هستند که باید در سیاست‌های دولت برای بخش معدن به آنها توجه شود.

در بخش اصلاح ساختارهای اقتصاد کلان هم «رشد اقتصادی کاهنده»، «نوسانات پیوسته رشد اقتصادی» در کنار «رشد وابسته به نفت» سه موضوعی هستند که از نظر فعالان بخش معدن و فلزات غیرآهنی اثر سوئی بر جهت‌‌‌گیری‌‌‌های آینده این بخش از تولید و تجارت در کشور خواهند داشت. طبق پیش‌بینی کارشناسان در این عصر در میان فلزات غیرآهنی دو فلز «مس» و «آلومینیوم» جایگاه ویژه‌‌‌ای خواهند یافت، به‌‌‌طوری‌که میزان تولید «مس» در جهان در سال ۲۰۵۰ به چهار برابر خواهد رسید.

تحلیل‌‌‌های تازه از تحولات در بازار فلز «روی» خبر می‌دهد. درباره فلز «سرب» موضوع کمی متفاوت است و آلودگی زیست‌محیط‌زیستی ناشی از تولید این فلز احتمالا موجب تغییر روند تولید آن خواهد شد. بر این ‌‌‌مبنا می‌‌‌توان ادعا کرد که «مس» و «آلومینیوم» بیش از هر ماده دیگری در بین فلزات غیرآهنی می‌‌‌توانند در بازار جهانی جولان دهند. به منظور کسب حداکثر سود از این فرصت بزرگ، فهم دقیق چالش‌های داخلی و خارجی پیش‌روی این دو فلز اهمیت حیاتی دارد.

تحقیقات مختلف در این زمینه نشان می‌دهد که در دنیا چهار نوع چالش اساسی پیش‌روی همه سرمایه‌گذاران و فعالان معدنی وجود دارد؛ چالش‌‌‌هایی که برخی از آنها «قابل پیش‌بینی و قابل کنترل» و برخی دیگر «غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل» هستند. بهرام شکوری، رئیس هیات‌مدیره انجمن مس ایران و سیداحمد مشکانی، عضو هیات مدیره این انجمن، عصر طلایی فلزات غیرآهنی با نگاه ویژه به مس را در چهارمین همایش فلزات غیرآهنی روزنامه «دنیای‌اقتصاد» بررسی کردند.

تحول چشمگیر در بازار فلزات غیرآهنی

طبق آمارهای در دسترس، ذخایر جهانی سه فلز «مس»، «روی» و «طلا » به ترتیب ۸۷۰میلیون تن، ۲۵۰میلیون تن و ۵۳‌هزارتن است. در این بین تقاضای سالانه «مس» ۲۸میلیون تن برآورد شده است.

در واقع این میزان تقاضا برای«مس» تا ۲/ ۱۸میلیون تن از محل تولیدات جدید و مابقی آن که ۸/ ۹میلیون تن است از محل بازیافت جهانی به دست می‌‌‌آید. در مقابل، تقاضای سالانه فلز «روی» ۱۲ تا ۱۴میلیون تن برآورد شده است. این رقم برای طلا در سال ۲۰۲۰ معادل ۳‌هزار و ۷۵۹تن بوده است. میزان مصرف سالانه طلا حدود ۵‌هزار تن است. طبق آمارها میزان تولید این فلز در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۹ میزان تولید طلا در جهان معادل ۳هزار و ۳۰۰تن بوده که در سال ۲۰۲۰ به ۳‌هزار و ۲۰۰تن کاهش یافته است.

جاذبه‌‌‌های جهانی بخش معدن

امروزه هشت عامل مختلف در دنیا موجب جذابیت معادن شده است. از نگاه تحلیلگران اولین عامل «نیاز مبرم به فلزات برای دستیابی به محیط‌زیست پاک (فناوری‌‌‌های کم‌‌‌کربن)» است. «نیاز مبرم به فلزات خاص برای دستیابی به تکنولوژی‌‌‌های نوین»، دومین دلیل جذابیت بخش معادن در دنیای امروز است.

«تجدیدناپذیر بودن مواد معدنی» و «افزایش تقاضا نسبت به عرضه در مواد معدنی»، نقاط قوت دیگر معدن در دنیاست.

در کنار این عوامل آنچه موجب جذابیت معدن برای کاوشگران شده، نقش مواد معدنی در بازارهای سرمایه جهانی و بورس و نقش معدن در توسعه بنیادی است.

به باور فعالان اقتصادی، «نیاز مبرم برخی از کشورها برای رشد و بقا به مواد معدنی»، همچنین «اطمینان از بازگشت سرمایه در این صنعت»، از دیگر نقاط قوت بخش معدن در جهان امروز است. در حال حاضر طبق گزارش Industrial Info’s Business Intelligence، در سطح جهان بیش از ۱۳هزار پروژه سرمایه‌گذاری فعال در صنعت معدن وجود دارد که مبلغ کل سرمایه‌گذاری آن بیش از یک‌تریلیون دلار است.

به‌رغم چنین وضعیتی، در سال ۲۰۲۰ تعداد معادن جدید ثبت‌شده به کمترین سطح خود رسید. در این سال تقریبا ۲۴۰معدن فعال شد؛ در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۴ معادل ۵۲۰معدن بود. به باور تحلیلگران دلایل زیادی برای کاهش فعال شدن معادن وجود دارد که یکی از این عوامل می‌‌‌تواند سخت‌‌‌تر شدن دسترسی به عمق معادن باشد.

از سوی دیگر، گرفتن مجوزهای کار سخت‌‌‌تر می‌شود؛ در ضمن هزینه‌‌‌های اکتشاف افزایش پیدا می‌کند.در ضمن در سال گذشته میلادی بیشترین سرمایه شرکت‌های معدنی در ۶کشور دنیا تجمیع شده بود. از مجموع ۱۰شرکت بزرگ معدنی دنیا سه شرکت در آمریکا و سه‌شرکت در استرالیا فعال هستند. چهار شرکت بزرگ دیگر نیز در سوئیس، روسیه، برزیل و انگلیس مستقرند.

فلزات موردنیاز صنایع در آینده

همزمان با کاهش ذخایر سوخت‌‌‌های فسیلی و تلاش جهان برای حل مشکلات گازهای گلخانه‌‌‌ای، دنیا در حال حرکت به سمت فناوری‌‌‌های کم‌‌‌کربن است. با توجه به اهداف برنامه‌‌‌ریزی‌شده در اروپا، کاهش حداقل ۸۰‌درصد انتشار Co۲ تا سال ۲۰۵۰ ضروری است. براین اساس برخی از فلزات معدنی برای کمک به حل چالش در تغییر اکوسیستم جهانی، مورد توجه بوده و در تیررس صنعتگران قرار دارند.

امروزه در صنعت حمل‌ونقل، سلول‌‌‌های سوختی هیدروژنی و در فناوری‌‌‌های تجدیدپذیر که به سمت فناوری‌‌‌های کم‌کربن حرکت‌می‌کنند، از مواد معدنی مختلف استفاده می‌شود. براین اساس کشورهای دنیا روی پنج‌فلز آلومینیوم، مس، نیکل، مولیبدن و نقره به عنوان پنج فلز اصلی که در فرآیند ورود به عصر اقتصاد کم‌کربن یا تجدید‌‌‌پذیر تاثیرگذارند، حساب ویژه‌‌‌ای باز کرده‌‌‌اند.

چهار چالش اساسی معدنی‌‌‌ها

برمبنای این گزارش، در حال حاضر سرمایه‌گذاران و فعالانی معدن در دنیا با چهار نوع چالش مواجه‌اند.

یکی از این چالش‌‌‌ها، «موانع قابل پیش‌بینی و قابل کنترل درونی» و دیگری «موانع قابل پیش‌بینی و قابل کنترل بیرونی» است. البته کارشناسان در کنار موانعی که قابل پیش‌بینی و قابل کنترل هستند، از موانعی که غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل در درون و بیرون بخش وجود دارد نیز سخن به میان می‌‌‌آورند.

در این بین چالش‌‌‌های «درونی غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل» به «عیار سنگ‌معدن»، «تکنولوژی‌‌‌های اکتشاف و بهره‌‌‌برداری» و «عیار معدن و عمق ماده معدنی» برمی‌‌‌گردد. چالش‌‌‌های «بیرونی غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترلی» که سرمایه‌گذاران و فعالان معدنی با آنها نیز مواجه‌اند، شامل «هزینه‌‌‌های سوخت»، «قیمت فلزات»، «معارضین محلی»، «چالش‌‌‌های حقوقی»، «پیچیدگی مراحل اخذ مجوزها»، «طولانی‌مدت شدن زمان اخذ مجوزها» و «درک و اقبال عمومی جامعه از صنعت» هستند. واکاوی سد‌‌‌های پیشروی فعالان معدنی نشان می‌دهد، «موانع بیرونی قابل پیش‌بینی و قابل کنترل» نیز به «مجوزها»، «هزینه‌‌‌های حمل‌ونقل»، «تورم» و افزایش سرمایه» بازمی‌گردد. البته «دسترسی به میزان کل عرضه داخلی»، «رقابت در ثبت محدوده‌‌‌های معدنی»، «استخدام نیروی کار ماهر و استفاده از سایت‌‌‌های بازسازی‌شده پس از بسته شدن معدن» از دیگر موانع قابل پیش‌بینی و قابل کنترل هستند که در بخش معدن باید برای رفع آنها سیاست‌‌‌های مشخصی تدوین یا اقداماتی انجام شود. در کنار این موانع، چالش‌‌‌های «درونی قابل پیش‌بینی و قابل کنترلی» نیز وجود دارند که فعالان معدنی با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این موانع از «طراحی معدن»، «انتخاب تجهیزات» و «بهره‌‌‌وری نیروی کار» گرفته تا «تیم مدیریتی» یا «مصرف آب و انرژی» است. به باور تحلیلگران، «انتشار و مدیریت پسماند و استفاده از محصولات جانبی و مواد جایگزینی»، «اتوماسیون» و «مسائل فرهنگی و مسائل محیط کار، بهداشت و ایمنی» نیز در زمره سدهای درونی قابل پیش‌بینی و قابل کنترل برای بخش معدن و فعالان فلزات غیرآهنی قرار دارند.

الزامات توسعه صنایع معدنی در ایران

از سال گذشته مسیر صنایع غیرآهنی با تحولاتی همراه بوده که در ماه‌‌‌ها و هفته‌‌‌های اخیر شدت گرفته است؛ موضوعی که محرک قدرتمندی برای سرمایه‌گذاری است. از نگاه کارشناسان، چالش‌‌‌هایی نیز وجود دارند که به عنوان مانع تحقق اهداف عمل می‌کنند. سرمایه‌گذاران و معدنکاران کشور معتقدند الزامات توسعه بخش معدنی کشور در گرو تمرکز بر سه‌محور «رویکردها و اولویت‌‌‌ها»، «نهادسازی و حمایت‌‌‌های حقوقی» و «اصلاح ساختارهای کلان اقتصادی» است. در مرحله نخست «رویکردها و اولویت‌‌‌ها» آنچه باید در دستور کار دولتمردان قرار گیرد، تغییر استراتژی‌‌‌ بر اساس ارزش‌افزوده، توجه ویژه به معادن کوچک‌مقیاس، توسعه اصولی اکتشافات و اولویت‌‌‌بخشی به تامین تجهیزات و ماشین‌‌‌آلات موردنیاز است. در این مسیر بی‌‌‌شک تغییر استراتژی‌‌‌ بر اساس ارزش‌افزوده از سویی با حذف اعمال غیرقانونی عوارض صادراتی ۲۵درصدی و از سوی دیگر با تنظیم‌‌‌گری استراتژی زنجیره‌‌‌ها بر مبنای عرضه و تقاضا و مبتنی بر ارزش‌افزوده محقق می‌شود. سال گذشته چالش‌‌‌های موجود به کاهش ۱۸درصدی صادرات و افزایش ۵۰درصدی واردات برخی محصولات فولادی منجر شد. موضوع دیگر، توجه ویژه به معادن کوچک‌مقیاس است.

در حال حاضر ۸۵‌درصد اشتغال بخش معدن در معادن کوچک‌مقیاس گزارش شده؛ در ضمن ۷۳‌درصد سهم تولید به این معادن اختصاص دارد. نکته مهم دیگر این است که در جریان اجرای توسعه اصولی اکتشافات باید آزادسازی اطلاعات مقدم بر آزادسازی پهنه‌‌‌ها و محدوده‌‌‌ها باشد و در ضمن اولویت‌‌‌بخشی به اکتشاف خوشه‌‌‌ای نسبت به اکتشاف پهنه‌‌‌ای باید محقق شود. در این بخش اولویت‌‌‌بخشی به تامین تجهیزات و ماشین‌‌‌آلات موردنیاز موضوع مهم دیگر است. درحال حاضر بیش از ۷۰‌درصد هزینه‌‌‌های عملیاتی معادن مربوط به ماشین‌‌‌آلات استخراجی و باربری است.

در این ارائه اعلام شد، «نهادسازی و حمایت‌‌‌های حقوقی» یکی دیگر از الزامات توسعه بخش معادن است. در این راستا از نگاه تحلیلگران تقویت صندوق بیمه سرمایه‌گذاری فعالیت‌‌‌های معدنی، بهره‌‌‌مندی معادن نمونه از امتیازات مناطق ویژه و رفع حبس ۹۵‌درصد از محدوده‌‌‌های قابل کانی‌‌‌زایی در زمره مواردی هستند که باید محقق شوند. البته همه اینها بی‌‌‌شک بدون عملیاتی شدن «اصلاح ساختارهای کلان اقتصادی» یعنی سومین الزام توسعه حوزه معادن و صنایع معدنی در ایران راه به جایی نمی‌‌‌برد. از نگاه محققان در جریان اصلاح ساختارهای کلان اقتصادی تمرکز بر رشد اقتصادی، کاهش نرخ تورم و نرخ بیکاری باید مورد توجه قرار گیرد.

جذابیت‌ها و پتانسیل‌‌‌های معدن در ایران

شاید بتوان یکی از مهم‌ترین دلایل سرمایه‌گذاری معدنی در ایران را «کشف ذخایر بزرگ مس، طلا، آهن، سرب و روی و کرومیت در کلاس جهانی» دانست. اما بی‌‌‌شک «تنوع مواد معدنی فلزی، غیرفلزی، سنگ‌‌‌های ساختمانی و گوهرسنگ‌‌‌ها» عامل دیگری است که اهمیت بخش معدن ایران برای جهان را به نمایش می‌‌‌گذارد.

در این بین «پتانسیل‌‌‌های قوی ذخایر معدنی و زون‌‌‌های متالوژنی» و «وجود زیرساخت‌‌‌های نسبتا خوب» از دیگر علل سرمایه‌گذاری معدنی در ایران است. به باور تحلیلگران، وجود «نیروی کار متخصص و باتجربه» در بخش‌‌‌های مختلف این حوزه، «شناخت عمومی نسبت به معدنکاری» در ایران و دارابودن «دانش فنی نسبتا به‌روز در زمینه‌‌‌های اکتشاف، استخراج و فرآوری» می‌‌‌تواند از دیگر علل اهمیت سرمایه‌گذاری معدنی در ایران باشد. در ضمن «تاریخچه قوی ۶‌هزار ساله معدنکاری طلا، مس، سرب و روی» در کنار سابقه «۲۰۰ساله در اکتشاف، استخراج و فرآوری» که به صورت سیستماتیک و مدون است، جزو نقاط قوت اهمیت سرمایه‌گذاری معدنی در ایران است. در نهایت «سرمایه‌گذاری‌‌‌های بزرگ دولتی در ذخایر بزرگ» از دیگر دلایل اهمیت سرمایه‌گذاری در حوزه معدن کشور است.

جایگاه ذخایر معدنی ایران در جهان

مرور نقشه زمین‌شناسی منطقه نشان می‌دهد، ایران با قرارگرفتن در کمربند کوه‌‌‌زایی آلپ-هیمالیا، دارای ذخایر باارزشی همچون مس، طلا، سرب، روی و آهن بوده و یکی از غنی‌‌‌ترین کشورها به لحاظ منابع معدنی در جهان است؛ زیرا حدود ۶‌درصد ذخایر جهان در کمربند کوه‌‌‌زایی آلپ-هیمالیاست. این کمربند طولی بالغ بر ۱۵‌هزار کیلومتر دارد که حدود ۵/ ۱۲درصد آن در ایران واقع شده است. ۱۲معدن بزرگ در کلاس جهانی از جمله سرچشمه، میدوک، سونگون، گل‌گهر، سنگان، چادرملو، زرشوران، ساریگونی، مهدی‌آباد، انگوران و باما در ایران وجود دارد. براین اساس مرور جایگاه معدنی ایران در دنیا نشان می‌دهد، ایران به لحاظ ذخایر معدنی رتبه ۱۵ جهان را دارد. بر اساس اکتشافات صورت‌گرفته، در آسیا نیز پس از چین و هند در رتبه سوم قرار داریم. این رتبه در منطقه خاورمیانه اول است. از سوی دیگر میزان ذخایر معدنی در ایران، ۲۶ میلیارد تن اعلام شده که این مقدار شامل ذخایر فلزی، غیر‌فلزی، منابع قرضه، سنگ ساختمانی و گوهرسنگ‌‌‌هاست. در ضمن بر اساس مطالعات حاضر میزان ذخایر معدنی، بر اساس فرمت USGS، فلز محتوی بدون در نظر گرفتن آهک، رس، لاشه، بالاست، نمک و گچ ۱/ ۲میلیارد تن است.  همچنین کشور با توجه به برخورداری از ذخایر ۵/ ۳۶میلیون تنی «مس محتوی» در رتبه ۱۲ جهانی قرار دارد. این رتبه در «سنگ‌آهن» با توجه به ذخایر ۷۴/ ۲میلیارد تنی و عیار ۴۸درصدی، جایگاه نهم جهان است. در «روی» هم ایران با ۴۴/ ۱۲میلیون تن و «سرب» با ۴میلیون تن به ترتیب در جایگاه ۱۳ تا ۱۵ جهان قرار دارد. ایران با ۳۲۰تن ذخایر «طلا» سی‌ودومین دارنده منابع این فلز ارزشمند در جهان است.

سرمایه‌گذاری در معادن سنگ‌آهن و مس

پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد عصر طلایی فلزات غیرآهنی نزدیک است و در این بین، «مس» در اولویت جهان قرار دارد. نگاه اجمالی به سرمایه‌گذاری در معادن سنگ‌آهن و مس و همچنین بررسی ارزش‌افزوده یا سودآوری در این دو زنجیره نشان می‌دهد، در صنعت مس، ارزش‌افزوده بخش کنسانتره از بخش ذوب و پالایش بالاتر است.

در مقابل در سنگ‌آهن ارزش‌افزوده پایین‌دستی سنگ‌آهن (اسفنجی و فولاد) بالاتر است. البته تضمین تامین خوراک ورودی کارخانه‌‌‌های مختلف مهم‌ترین مساله در توجیه‌‌‌پذیر کردن احداث کارخانه است که باید در هر صنعت مورد بررسی قرار گیرد. در ضمن با توجه به افزایش دمای زمین، افزایش سختگیری‌های زیست‌محیطی و لزوم کاهش به‌کارگیری سوخت‌های فسیلی و تولید کربن در صنایع معدنی، پیش‌بینی می‌شود در راستای به‌کارگیری فناوری‌‌‌های تجدیدپذیر، مس کاربرد گسترده‌تری در مقایسه با سنگ‌آهن داشته باشد. از این‌رو سرمایه‌گذاری در زنجیره ارزش صنعت مس با منافع اقتصادی چشمگیرتری نسبت به بسیاری از فلزات دیگر همراه خواهد بود.

 

دیدگاهتان را بنویسید