244979

معاون اسبق وزیر صمت از لزوم ارتباط با جهان برای توسعه معادن تشریح کرد

راز موفقیت در تجارت معدن

دنیای‌ معدن: کشورهای جهان با وجود بحران‌های مالی و رشد تورم تلاش کرده‌اند از ظرفیت صادرات و واردات به‌عنوان ابزاری برای بهبود شرایط اقتصادی کشورشان بهره ببرند. چنان‌که هر کالایی که ظرفیت مازاد در کشور دارد، صادرشده و هر کالایی که خرید آن به‌صرفه‌تر از تولیدش است، وارد شود، حال آنکه ما در این مسیر نه‌‌‌‌‌‌تنها ضعیف عمل کرده‌‌‌‌‌‌ایم که پسرفت هم داشته‌‌‌‌‌‌ایم.

به گزارش دنیای معدن،  برای مثال به دلیل وجود تحریم‌ها قادر به وارد‌کردن تکنولوژی و همچنین ماشین و ابزارآلات صنعتی برای اکتشاف، استخراج و فرآوری ماده‌معدنی به کشور نیستیم. از یک‌سو دچار تحریم شدیم و از سوی دیگر ورود بسیاری از این تجهیزات به کشور ممنوع است. بحث صادرات و واردات یک موضوع اساسی بوده و اگر قرار است کشور توسعه پیدا کند، قطعا باید به این موضوع اهمیت بیشتری بدهیم. محمدحسین بصیری، معاون اسبق وزیر صمت در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» به اهمیت تعامل و ارتباط با دنیا پرداخت. او توضیح داد که راز توسعه صنعت معدن در ایران، تعامل سازنده با جهان است.

آقای بصیری به‌نظر شما فناوری‌های جدید چه تاثیری در مسیر بهره‌‌‌‌‌‌برداری از معادن از اکتشاف تا استخراج داشته‌‌‌‌‌‌اند؟

به‌طور کلی، فناوری‌های نوین برای صرفه‌‌‌‌‌‌جویی در زمان و هزینه هر فعالیت کارکرد دارد. از قدیم‌‌‌‌‌‌الایام، هرگونه پیشروی در فناوری برای آسان ساختن فعالیت‌‌‌‌‌‌های اجتماعی و اقتصادی بوده‌است؛ مثلا پیش از این برای مخابره پیام باید از طریق پست اقدام می‌شد و نامه‌‌‌‌‌‌ها به‌صورت فیزیکی به مقصد می‌رسید. حالا تکنولوژی به آنجایی رسیده که ما پیام‌‌‌‌‌‌های خود را به‌صورت آنلاین مخابره کنیم و در وقت و هزینه خود صرفه‌‌‌‌‌‌جویی می‌کنیم. این مساله، در سطوح بزرگ‌‌‌‌‌‌تر و صنایع نیز صدق می‌کند. فناوری‌های نوین، رابطه مستقیمی با به صرفه‌کردن هزینه کالای تمام‌شده دارند. متاسفانه حوزه اکتشافات کشورمان مانند بقیه حوزه‌های دیگر جزو تکنولوژی‌های نسل دو بوده و حتی به نسل سوم هم نرسیده است، در صورتی‌که در دنیا ما با صنعت نسل چهارم و پنجم تکنولوژی مواجه هستیم. در اکتشافات، روش‌های قدیمی بسیار پر هزینه است و سازمان زمین‌شناسی به‌عنوان سردمدار اکتشافات کشور باید به حوزه تکنولوژی‌های روز ورود کرده و مشکلات معدن‌داران را رفع می‌کرد، اما متاسفانه این سازمان بسیار ضعیف کار کرد. به دلیل مسائل و مشکلات زیادی که به آن مبتلا هستیم و همچنین ارتباطات ضعیف با دنیا، از تکنولوژی‌های نوین بسیار عقب افتاده‌ایم.

و به‌نظر شما ممکن است این مشکل منجر به حذف صنایع معدنی ایران از بازارهای بین‌المللی شود؟

همان‌طور که یک نگرانی بزرگ برای بایکوت‌شدن در همه مسائل اقتصادی ایران مطرح است و ممکن است که در آینده نه‌چندان دور، صادرات نفت و گاز ایران به‌طور کامل بایکوت شود، ‌‌‌‌‌‌حالا این نگرانی در صنعت معدن و صنایع معدنی نیز صدق می‌کند. ما به دلیل رفتارهای خودمان از چهارراه ژئوپلیتیکی منطقه کنار گذاشته شدیم، آن‌هم در شرایطی که می‌توانستیم از این موقعیت بسیار سود ببریم. من تصور می‌کنم که به‌زودی از خطوط هوایی، ارسال گاز و همچنین جاده‌ابریشم نیز کاملا کنار زده می‌شویم، به‌همین‌دلیل است که همه کارشناسان اتفاق‌نظر دارند که ما باید طرحی نو دراندازیم. این طرح نو هم همان بهبود ارتباط خود با جهانیان است.

اگر سیاستگذاران هیچ تغییری در نوع ارتباط خود با جهان ایجاد نکنند، چه؟

در آن صورت، به‌زودی دنیا دیگر به ما نیازی نخواهد داشت و ما در گوشه‌ای از این کره‌زمین، مانند یک روستانشین که باید مایحتاج خود را به تنهایی تامین کرده و محقر زندگی می‌کند، زندگی کنیم. مجبور خواهیم شد که با حداقل‌ترین امکانات امورات خود را بگذرانیم. من هم نگران همین روزم. نگران هستم روزی برسد که ما محقرانه و در حد بدیهیات ابتدایی زندگی کنیم. ما ارتباطات خوبی با جهان نداریم. هر روز از نظر تکنولوژی به عقب می‌رویم و هزینه‌های تمام‌شده اکتشافات ما بسیار بالاست، یعنی در موقعیت‌هایی که می‌توانستیم با رادار یا تکنولوژی‌های جدید بدون حفاری‌های اولیه دست به اکتشافات بزنیم، ناگزیر شدیم که ‌میلیون‌ها دلار هزینه صرف کرده و حفاری کنیم و تازه دقت کار هم نداشته باشیم.

به نظر شما مشکل اساسی ما در کجاست و چرا همیشه با این بحران‌ها روبه‌رو هستیم؟

مشکل اساسی کشور ما این است که در دولت‌ها اغلب تخصص لازم و کافی برای امور تخصصی ندارند و از متخصصان هم کمک نمی‌گیرند. از سوی دیگر خودشان هم نمی‌دانند چه می‌خواهند. وقتی مساله را اساسا نمی‌شناسند، چه توقعی از آنها داشته باشیم؟ چگونه به‌دنبال حل مساله بروند وقتی دغدغه‌های آنها مسائل سیاسی است، نه مسائل اقتصادی کشور. همه ارگان‌های دولتی کشور هم دچار همین مساله هستند؛ از وزارتخانه‌ها درنظر بگیرید تا خود دولت. وزارتخانه‌ها بیشتر از آنکه به مشکلات حوزه خودشان توجه کنند، تمام تلاش خود را برای راضی نگه‌داشتن نماینده‌ها صرف می‌کنند تا استیضاح نشوند. انگار اصلا دغدغه حل مشکلات کشور و به‌روز‌رسانی فناوری‌های نوین در ایران را ندارند.

پس با این وجود فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم. به‌نظر شما این روحیه باعث شد چه فرصت‌های معدنی را از دست دهیم؟

ما قراردادهایی داشتیم که حالا کشورهای همسایه قرار است به‌جای ما در آن قراردادها جایگزین شوند. کشورهای همسایه به‌نوعی ما را دور زده‌اند. انگار که اصلا هیچ‌کدام از آنها نمی‌خواهند با ما هیچ تعاملی نداشته باشند. حتی چین که با کشور ما ارتباط خوبی دارد نیز چنین رفتاری می‌کند. مناسبات در کشور ما، همان‌طور که در جهان رایج است انجام نمی‌شود. در سال‌۱۴۰۰ فرصت انعقاد یک قرارداد بسیار خوب با امارات را از دست دادیم؛ اما چین با ۱۶۰‌میلیارد دلار یک قرارداد بسیار عالی با امارات بست. این یعنی کشورهای دوست ما نیز فرصت‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود را به کشورهایی می‌دهند که ثبات سیاستگذاری بیشتری دارند.

با این تفاسیر چشم‌انداز معادن در ایران را چگونه می‌‌‌‌‌‌بینید؟

راستش را بخواهید، من اصلا چشم‌اندازی نمی‌‌‌‌‌‌بینم، ولی آرزو می‌کنم مسوولان ما اگر تخصص ندارند، حداقل از مشاوران متخصص مشورت بگیرند و مشاوران خود را از افراد متخصص انتخاب کنند. کاش مسوولان کشور در بخش‌های مدیریتی و فنی مشاوره می‌گرفتند. حتی اگر از توان و نیروی بخش‌خصوصی استفاده کنند، موفق‌تر خواهند شد. در مساله معادن و به‌خصوص اکتشافات نیز ماجرا از همین قرار است. اگر دولت از کاتالیزور بخش‌خصوصی استفاده کند و قوانین نیز در جهت بهبود مشکلات کسب‌وکار تنظیم شود، می‌شود امیدی داشت.

می‌توانید مثالی هم از این فرصت‌سوزی‌هایی که می‌گویید برای مخاطبان ما بزنید؟

بله مثال‌ها که بسیار زیاد هستند. من زمانی‌که مسوولیت دولتی داشتم، ارتباط بین‌المللی را با گینه و وزیر گینه بهبود بخشیدم. در گینه یک محدوده بوکسیت حدود ۳۰ سال‌پیش کشف‌شده بود که استخراج آن برای خود گینه منطقی و اقتصادی نبود. این منطقه درست کنار دریا بود و با ارتباط خوبی که ما با آن کشور داشتیم نیازی نبود هزینه حمل‌ونقل گزافی را متحمل شویم. وزیر گینه با همه شرایط ما کنار آمد تنها مشروط بر اینکه ما به گینه برویم و کار را آغاز کنیم. متاسفانه ۲۰ سال‌این پروژه را عقب انداختیم. وزیر گینه هم چند سال‌پیش پیغام داد که ما ۲۰ سال‌این معدن را به شما سپردیم اما شما هیچ‌کاری نکردید. البته من در زمان خودم مراحل تکمیلی اکتشافات را شروع کردم اما بعد از من هیچ‌کس کاری نکرد. وزیر گینه هم آن محدوده با ارزش را به چینی‌ها داد. مشابه این فرصت سوزی در افغانستان هم رخ‌داد. وزیر معادن افغانستان از ما خواهش می‌کرد که به ما در معادن کمک کنید. ما همزبانیم و ذخایر قابل‌توجهی هم داریم. ابتدا ما کار در معادن آهن و مس را استارت زدیم؛ اما این مساله به عمر دوران ما ختم نشد. بعد از دوره ما هم کسی دیگر قدمی برای پیگیری پروژه معادن افغانستان برنداشت. مشکلات ما، این‌گونه ساده و خنده‌دار است. مسائل سیاسی به‌ندرت اجازه می‌دهد کسی بتواند کاری از پیش ببرد. ما مجبوریم که با جهان ارتباط برقرار کنیم. البته من در همان دوره که مسوولیت داشتم هم می‌گفتم ما با کل جهان دوستیم و هیچ دشمنی نداریم و نخواهیم داشت. بالاخره مکتب اسلام هم مکتب صلح و دوستی است اما ما دوست و همراهی در اطراف خود نداریم.

به‌عنوان سخن آخر شما به مسوولان چه توصیه‌ای دارید؟

حرف من این است که اگر اکتشاف نداشته باشیم یا اگر تکنولوژی‌های به‌روز نداشته باشیم نمی‌توانیم تولید و صادرات کنیم. حتی نمی‌توانیم نیازهای داخلی را تامین کنیم. اگر با کشورهای جهان در ارتباط نباشیم و با آنها تعامل مثبت نکنیم، در تامین تجهیزات به مشکل می‌خوریم. اگر کوچک‌ترین اختلالی در صادرات و واردات ما به‌وجود آید، در تامین نیازهای اولیه خود هم دچار مشکل خواهیم شد. بالاخره ما باید بتوانیم کالاهای خود را به مرحله صادرات برسانیم.

 تا زمانی‌که ریشه و پیوندی بین ما و کشورهای جهان وجود نداشته باشد که بتوانیم کالاها خود را صادر کرده و نیاز خود را وارد کنیم، مشکلات ما حل نخواهد شد. من در آمارهای اخیر دیده‌ام که صادرات ما کاهش یافته و کشورهای مختلف دیگر ما را بایکوت کرده‌اند. از سوی دیگر هم تعاملات ما محدود به چند کشور خاص شده که این مساله برای من بسیار نگران‌کننده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید