256682

سازمان گسترش به مثابه بخشی از هویت صنعتی ایران مدرن

از این «صمت»: روز نوشته های قاسم خرمی

دنیای معدن: سه شنبه 17 مهر، روز انتصابات بود. رئیس سازمان گسترش و معاونت معدنی وزاتخانه منصوب و معارفه شدند و یکی از معاونت های ستادی وزارتخانه نیز در هم ادغام شدند.

تغییرات مدیریتی وزارت صمت به خاطر وقوع حادثه طبس  و نیز سفر وزیر و معاون اول به اجلاس اوراسیا، با تاخیراتی مواجه شد و از این بابت انتقاداتی متوجه  این وزارتخانه بود. البته استعلام های قانونی هم به دلیل گستره تغییرات مدیریتی در کشور، این روزها، قدری زمانبر است. خوشبختانه، آنطور که از بیشتر دستگاهها به گوش می رسد همکاری های اطلاعات سپاه با دولت جدید در این زمینه، خیلی خوب و شاید بی سابقه بوده و این احتمالا با حضور و نگرش آقای کاظمی در راس این سازمان بی ارتباط نیست. اینها نشانه های خوبی است که نباید نادیده گرفته شود.

وزارت صمت یکی از بزرگترین و راهبردی ترین وزارتخانه های کشور به حساب می آید و تغییرات مدیریتی آن به شدت بازتاب می یابد. روزی نیست که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی پیش بینی و پیشنهادی صورت نگیرد و روزی هم نیست که علیه یک گزینه پیشنهادی، مطلب انتقادی و عموما تخریبی درج نشود. برخی رسانه ها، خودشان فردی را بی دلیل به عنوان گزینه پیشنهادی معرفی می کنند و خودشان هم روز بعد، نقدی طویل در باره گزینه پیشنهادی درج می کنند.

در میان مناصب مرتبط با وزارت صمت، ریاست دو سازمان بزرگ ایدرو و ایمیدرو همیشه بحث انگیز و قابل توجه بوده است. طبق گزارش مقایسه ای که چند روز پیش خواندم، وضعیت کاری و درآمدزایی ایدرو در چند سال اخیر خیلی کاهش داشته است و بازگشت این سازمان عظیم به جایگاه واقعی خودش، از برنامه های وزیر جدید صمت است.

آقای اتابک در مراسم معارفه رئیس جدید ایدرو هم اشاره های دقیقی به سابقه و اهمیت این سازمان کرد. و گفت سن ایدرو از سن خیلی از شما بیشتر است. در میان آن جمع، سن ایدرو حداقل از سن فرشاد مقیمی مدیرعامل جدید سازمان گسترش بیشتر بود.

من فکر می کنم ایدرو حتی از ایمیدرو هم برای وزیر صمت مهمتر باشد. البته این برداشت من است و دست آخر این قبیل برداشت ها کار دست من خواهد داد.

  فقط مطمئن هستم با این وزیری که من دیدم، ماجرای  پست بگیر و در روئی در کار نخواهد بود و عنقریب فصل حساب و جواب  و رسیدگی به عملکرد های مدیران منصوب فراخواهد رسید. کاش توی کشور شرایطی از حیث پاسخگویی  حاکم شود که هر کسی جرات نکند مسئولیت سنگینی را  به راحتی بپذیرد

از نظر حقیر، یکی، سازمان گسترش و یکی، ذوب آهن اصفهان، فقط واحد تولیدی و صنعتی به حساب نمی آیند بلکه بخشی از هویت ملی ایران جدید نیز محسوب می شود.  تاسیس این دو سازمان ، نشانه ای از تحقق رویای نخبگان ایرانی برای دست یابی به درجه ای از توسعه صنعتی بود.  رویاهایی که اغلب با شکست و ناکامی روبرو می شد.

سازمان گسترش و نوسازی ایران (ایدرو) از سال 46 که توسط مرحوم رضا نیازمند، پایه گذاری شد، نمادی از تکنوکراسی و تخصص گرایی به حساب می آمد و سالهای زیادی هم این شیوه و شاکله را حفظ کرد؛ به جز در سال آخر حکومت پهلوی که هوشنگ ثابتی برادر پرویز ثابتی معاون ساواک، به ریاست این سازمان گمارده شد و کار رژیم  هم یکسره شد. 

من اگر جای رئیس جدید ایدرو بودم هیچ مدیری را منصوب نمی کردم مگر اینکه حداقل یکبار کتاب « تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران» که شرح شرایط تاسیس ایدرو است را خوانده باشد. احتمالا الان مدیران ایدرو می گویند خدا را شکر که نشدی .

 

 

دیدگاهتان را بنویسید