آینده صنعت فولاد جهان در گرو قیمت زغال
سال گذشته سالی پرنوسان در بازارهای جهانی بود. تقاضا برای زغالسنگ ککسازی، به عنوان یک ماده خام ضروری در تولید فولاد بسیار قوی بود، زیرا اقتصاد جهانی پرقدرتتر از انقباض شدید خود در اوج همهگیری کووید-۱۹، بهبود یافت.
به گزارش «دنیای معدن»، رشد تقاضا برای زغالسنگ ککسازی در شرایطی بود که مشکلات زنجیره تامین مواد اولیه، چالشهای معادن داخلی چین، بسته شدن مرزهای بین مغولستان و چین، اعتصابات در ایالاتمتحده و تنشهای دیپلماتیک ادامهدار بین چین و استرالیا توانست تجارت و اوضاع اقتصادی را از خود متاثر سازد.
تلاقی رویدادهای ذکر شده به افزایش قیمت زغال ککشو کمک کرد. قیمت زغال ککشو سخت (HCC) از اکتبر ۲۰۲۰ روند صعودی خود را آغاز کرد و در اکتبر سال ۲۰۲۱ به سطح ۶۰۰ دلار بر تن (CFR چین) رسید. در اکتبر سال ۲۰۲۱، زغالسنگ ککشو بیش از نیمی از هزینه مواد خام مورد نیاز برای تولید یک تن فولاد از طریق کوره بلند را به خود اختصاص داد که طبق استانداردهای تاریخی اتفاقی نادر محسوب میشود.
تاریخچه تغییرات قیمتهای زغالسنگ ککشو، مانند سایر کالاها نشان دهنده وجود افزایش شدید در گذشته این ماده اولیه بوده است. سیل کوئینزلند در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ بخش قابل توجهی از عرضه جهانی زغال ککشو را از بین برد و منجر به قیمتهایی شد که به بیش از ۳۵۰ دلار بر تن در استرالیا رسید.
همچنین توفان دبی (Debbie) در سال ۲۰۱۷ نیز به زیرساختهای استرالیا آسیب رساند و منجر به افزایش دوباره قیمتها شد. با این حال پس از این افزایش، قیمتها ظرف چند ماه به سطوح قبلی بازگشتند.
عوامل افزایش قیمت زغال ککشو
به نظر میرسد، وقوع رویدادهای مشابه در آینده امکان افزایش قیمت زغال ککشو را باعث می شود. کاهش سرمایهگذاریها در معادن زغال ککشو با توجه به نگرانیهای مربوط به استانداردهای زیستمحیطی جهانی، همچنین ممانعت سرمایهگذاری از سوی بانکها و دولتها در آینده انتظار وقوع این مهم را قویتر از پیش خواهد کرد. کاهش تمایل سرمایهگذاران نسبت به سرمایهگذاری در معادن زغال ککشو به دلیل انتظارات جهانی بر کاهش تدریجی بهرهگیری از تولید فولاد خام به روش کوره بلند (برای تولید فولاد) در آینده بازار این ماده اولیه را تحتتاثیر قرار خواهد داد. بدین ترتیب در صورت کاهش عرضه با سرعت بیشتر در مقایسه با تقاضا، قیمتها میتواند با افزایش همراه شود.
میتوان اینگونه بیان کرد که کالاهایی که بازار آنها در زنجیره تامین با مشکلاتی همراه هستند، به نسبت دارای پرمیوم قیمت بالاتری بوده، چراکه تولیدکنندگان برای حفظ تولید خود باید برای مقادیر کمتری از مواد اولیه رقابت کنند.
در آینده در دسترس بودن مواد اولیه و هزینه هیدروژن (و برق تجدیدپذیر مورد استفاده در تولید آن) نقش کلیدی در تعیین میزان متکی بودن تولید فولاد جهانی به روش کوره بلند و کک دارد. هرگونه عدم تعادل مجدد در بازار میتواند منجر به کاهش ظرفیت واقعی و طولانی مدت در بازار زغال ککشو شود که منجر به افزایش قیمتهای جهانی شود، در نتیجه فناوریهای جایگزین زودتر مقرون به صرفه میشوند، که به طور بالقوه میتواند انتقال از روش تولید کورههای بلند را تسریع کرده و تقاضا برای زغالسنگ متالورژیکی را با سرعت بیشتری کاهش دهد.
زمان وقوع این روند میتواند با نوسانات و همچنین عدم تعادل جهانی همراه باشد، زیرا که روند حرکت و پویاییهای منطقهای مرتبط با فشارهای کربنزدایی متفاوت بوده و به تبع آن این مساله بر تقاضای کلی برای زغالسنگ تاثیر دارد. از اینرو، فولادسازان باید اثر افزایش طولانیمدت قیمت زغالسنگ را به عنوان بخشی از برنامهریزی خود در نظر گرفته و برنامههای خود را با تکامل پیامدهای آن تنظیم کنند.
نه تنها صنعت فولاد بلکه سایر صنایع وابسته به این صنعت نیز به تبع افزایش قیمتها و تغییرات عرضه تحتتاثیر قرار خواهند گرفت. نمیتوان تغییرات قیمت این ماده اولیه را بر صنعت فولاد و گذار به سمت تولید فولاد سبز و همچنین قیمتگذاری بر ارزش سنگآهن را نادیده گرفت.
افزایش قیمت زغالسنگ ککشو در چارچوب دو سناریو میتواند به صورت پویا بر بازار سنگآهن موثر باشد. در یک سناریو، اگر بتوان تقاضای کل برای سنگآهن را تنها با سنگآهن با عیار بالا تامین کرد، این احتمال وجود دارد که قیمت سنگآهن معیار (یعنی ۶۲ درصدی CFR چین) ثابت باقی بماند، با این حال تخفیف قیمت برای سنگمعدن با عیار پایین بهطور قابلتوجهی افزایش مییابد و به طور بالقوه تولیدکنندگان این نوع از سنگآهن از بازار خارج خواهند شد.
در سناریوی جایگزین، اگر برای پاسخگویی به تقاضای کلی به سنگآهن با عیار پایین نیاز باشد، قیمت سنگآهن معیار میتواند به میزان قابل توجهی افزایش یابد، به طوری که تولـــیدکنندگان عـــیار پاییـــن به عـــنوان تامینکنندگان حاشیهای در بازار باقی خواهند ماند.
هر دو سناریو در واقع بیانکننده این موضوع است که تولیدکنندگان سنگآهن را به سمت تولید با عیار بالا سوق دهد. به علاوه، سناریوی دوم فشار هزینه بیشتری را بر فولادسازان کورهبلند وارد میکند، زیرا قیمت سنگآهن بالا نگه داشته میشود. از آنجا که انتظار میرود بازار سنگآهن در پنج تا ۱۰ سال آینده همچنان تحت فشار باشد، سناریوی دوم به احتمال زیاد در کوتاهمدت و میانمدت رخ خواهد داد، زیرا سنگآهن کمعیار همچنان برای پاسخگویی به تقاضا موردنیاز است، با این حال در درازمدت انتقال به سمت سناریوی اول وجود خواهد داشت، زیرا اکثر پروژههای سنگآهن آتی موادمعدنی با عیار بالا تولید خواهند کرد.
مسیر تولید فولاد به سمت تولید فولاد سبز
تغییر مسیر تولید فولاد به سمت تولید فولاد سبز ناگریز بوده، به عنوان مثال، در اروپا این اتفاق بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۴۰ تخمین زده شده است. نیاز به بازسازی کورههای بلند فولادسازی تقریبا هر ۱۰ تا ۱۵ سال با هزینهای که بین ۱۰۰ تا ۳۰۰میلیون دلار لازم است که انجام شود، و همه عوامل تصمیمگیری روشنی را برای فولادسازان در آینده ارائه میدهد، بهطوری که آنها باید هزینه فناوریهای نوظهور مانند هیدروژن را جدیتر از گذشته ارزیابی کرده و آن را عملی سازند.
بهطور کلی، افزایش اخیر قیمت زغال ککشو به دلیل مجموعهای از رویدادهای منحصر به فرد ایجاد شده است، با این حال این بدان معنا نیست که این اتفاق بینش مفیدی در مورد صنایع فولاد و سنگآهن در آینده ارائه نخواهد داد. قیمتهای بالا و مداوم زغالسنگ ککشو، انتقال صنعت فولاد به جایگزینهای سبزتر را تسریع خواهد کرد و در عین حال پویایی قیمت سنگآهن را نیز به شدت تحتتاثیر قرار خواهد داد. شرکتهای درگیر در این بازارها باید برای سناریوی احتمالی برنامهریزی کرده که در آن افزایش قیمت زغالسنگ ککسازی میتواند به یک امر عادی تبدیل شود.
دیدگاهتان را بنویسید