نقطه حیات صنعت فولاد
دنیای معدن- زکریا نایبی/ مدیر تحقیق و توسعه شرکت فولاد پردیس آذربایجان: توازن در زنجیره تولید فولاد از سنگآهن تا تولید محصول نهایی یکی از ضروریات برای حیات این زنجیره محسوب میشود که اگر محقق نشود، حیات این زنجیره را با مشکل روبهرو میسازد.
بر اساس برنامه افق سال ۱۴۰۴؛ ظرفیت تولید ۵۵میلیون فولاد در نظر گرفته شده است که بخشی از آن به مصرف داخلی و بخشی از آن به صادرات اختصاص خواهد یافت. برای رسیدن به چنین چشماندازی باید سالانه ۱۶۵میلیون تن سنگآهن استخراج کرد. حدود ۱۷۰ معدن سنگ آهن در کشور موجود است که از این میزان سنگ آهن موجود حدود ۹۰درصد آن در دست دولت و ۱۰درصد آن متعلق به بخشخصوصی است. طبق آمار اعلامشده سال گذشته شرکتهای تابع ایمیدرو که البته بخش خصوصی محسوب میشوند، ۹۰میلیون تن سنگآهن و شرکتهای کوچک بخشخصوصی نیز حدود ۱۰میلیون تن استخراج داشتهاند که در مجموع ۱۰۰میلیون تن سنگ آهن استخراج کردهاند. هماکنون که تا رسیدن به چشمانداز ۱۴۰۴ کمتر از سه سال باقی مانده است، در زمینه سنگ آهن باید سالانه ۲۰میلیون تن استخراج (جدید) انجام گیرد تا بتوان به چشمانداز مورد نظر رسید و در عمل این امر محققشدنی نیست.
با توجه به شرایط عنوان شده و این موضوع که معادن سنگآهن موجود در کشور در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ اکتشاف شدهاند که امروز عمق آنها در حال تمام شدن هستند، باید اذعان کرد که بدون شک سنگ آهن نیاز به سرمایهگذاری جدید دارد، ولی باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که سرمایهگذاری در زمینه سنگ معادن جدید نیاز به زمان و هزینه بالا دارد؛ ذخیره قطعی سنگآهن در کشور حدود ۵/ ۳میلیارد تن است که با توجه به این مصرف روند سالانه عمر این ذخایر بدون شک بین ۱۵ تا ۲۰ سال دیگر به پایان میرسد. از سوی دیگر روی معادن خارج از کشور نیز سرمایهگذاری نکردهایم و واردات آن نیز چندان به صرفه نیست؛ زیرا واردات مواد اولیه آن نیازمند ایجاد زیرساختهایی همچون بنادر، کشتی، امکانات تخلیه و بارگیری، ریل و جاده و... است. این زیرساختها موردنیاز است، چراکه بیشتر واحدهای صنایع فولاد کشور به غیر از یکی دو واحد که در کنار دریا تاسیس شدهاند، بقیه در مرکز ایران احداث شدهاند. با توجه به چنین شرایطی، زنجیره فولاد در نخستین حلقه خود با نبودتوازن روبهرو است. در نتیجه نهتنها در چشمانداز سال ۱۴۰۴ بلکه پس از آن نیز به تولید ۵۵میلیون تن فولاد نخواهد رسید. همانگونه که بیان شد برای تولید ۵۵میلیون تن فولاد به ۱۶۵میلیون تن کنسانتره نیاز است و زمانی که این نخستین حلقه با مشکل روبهرو است، مشخص کردن سایر حلقهها و توازن رشد آنها خود به خود امکانپذیر نخواهد بود. از همینرو با توجه به ذخایر قطعی سنگآهن در کشور، عمر صنعت فولاد کشور تا ۲۰ سال دیگر بیشتر نخواهد بود. طی دهههای گذشته واحدهای فولادسازی بسیاری در کشور تاسیس شدهاند، ولی در ازای این واحدها معادن جدید اکتشاف نشدهاند. قادر به واردات سنگآهن یا قراضه در مقیاس بالا نیز نیستیم. اگر کارخانههای خود را در کنار دریا میساختیم، میتوانستیم از استرالیا سنگآهن وارد کنیم؛ هرچند برنامه تولید ۱۰میلیون تن فولاد در چابهار و ۱۰میلیون تن در بندرعباس را در دست اقدام داریم که این واحدهای فولادسازی برای صادرات در نظر گرفته شدهاند که مواد اولیه آنها نیز بالطبع باید وارد شوند. با توجه به عدمتوازن در زنجیره فولاد و به پایان رسیدن نخستین حلقه تولید یعنی معادن سنگآهن، برای نجات صنعت فولاد در کشور به یک نگاه فراسرزمینی نیاز است، باید دور دنیا را بگردیم و معادن در خارج از کشور را شناسایی کنیم و اقدام به واردات سنگ آهن کنیم، در غیراین صورت عمر صنعت فولاد کشور ما پس از دو دهه به پایان خواهد رسید.
دیدگاهتان را بنویسید