257822

به همت شرکت ایریسا حاصل شد؛

برگزاری همایش تحول دیجیتال در افق ملت و دولت از برنامه های رویداد هفته انقلاب صنعتی 4

دنیای معدن: همایش تحول دیجیتال در افق ملت و دولت از برنامه‌های رویداد هفته انقلاب صنعتی 4، روز یک‌شنبه 20 آبان ماه در محل برگزاری همایش‌های هتل عباسی اصفهان و به همت شرکت ایریسا برگزار شد.

به گزارش دنیای معدن، این همایش با ۱۰ موضوع رشد اقتصادی دیجیتال در ایران و جهان و نقش جایگاه صنایع بزرگ در آن، استراتژی‌های راهبری تحول دیجیتال، مسیر راه تحول دیجیتال در صنعت، تکنولوژی‌های نوظهور و تأثیر آن‌ها در صنعت، مدیریت و ذخیره‌سازی داده در تحول دیجیتال و انتقال داده‌ها در صنعت، امنیت در انقلاب صنعت ۴، مدیریت اکوسیستم و اهمیت آن در تحول دیجیتال، کاربردهای تحول دیجیتال در صنعت، مدیریت خدمات فناوری اطلاعات همسو با تحول دیجیتال، از داده‌های خام تا تصمیمات هوشمند در صنعت فولاد چگونگی استفاده از IOT در مدیریت هوشمند انرژی و ارتقای بهره‌وری، تحول دیجیتال در لجستیک و زنجیره تأمین و مدیریت هوشمند انرژی در صنایع بزرگ برگزار شد.

33

بنابر این گزارش، در ادامه این همایش مدیرعامل شرکت ایریسا، مدیرعامل صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر فولاد مبارکه و معاون توسعه تکنولوژی شرکت فولاد سنگان، معاون اسبق وزیر ارتباطات و یکی از فعالان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان اصفهان نیز در بیاناتی پیرامون اهمیت تحول دیجیتال در این عرصه چنین گفتند:

اکبر گل‌بو، مدیرعامل شرکت ایریسا:

فرهنگ‌سازی برای تحقق اقتصاد دیجیتال ضروری است

درخصوص نگاه ایریسا به‌عنوان یک شرکت کاملاً عملیاتی و اجرایی به حوزه تحقق اقتصاد دیجیتال باید گفت واقعیت امر این است که وقتی در سال ۲۰۱۷ پژوهش‌هایی انجام می‌شود و از بین ۱۰ چالش بزرگ معادن و صنایع معدنی، امنیت سایبری و تحول دیجیتال جزو سه چالش اول است، به اهمیت تحقق اقتصاد دیجیتال در این بخش پی می‌بریم.

 

ما برای اجرای تحول دیجیتال در شرکت‌ها، در ابتدا بلوغ شرکت‌ها را از چهار منظر فرهنگ، ساختار، فرایند و سیستم می‌سنجیم که در حقیقت این‌ها ارکان اصلی تحول دیجیتال در سازمان‌ها هستند.متأسفانه در بسیاری از شرکت‌ها هنوز در انقلاب صنعتی نسل سوم مانده‌اند. پتانسیل‌های موجود در کشور زیاد است؛ اما بلوغ دیجیتال، پایین است. در واقع فاصله بین نقطه بلوغ و پتانسیل موجود بسیار زیاد است و همین فاصله، فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها و صنایع است.

هنوز چرایی سرمایه‌گذاری در حوزه تحول دیجیتال برای هیئت‌مدیره‌ها شفاف نیست

حتماً باید در حوزه فرهنگ کار شود؛ چون برخی از سازمان‌ها نگاهشان این است که سریعاً به سمت تحول دیجیتال بروند و پروژه اجرا کنند؛ این در حالی است که هنوز مدیران ارشد آن سازمان به موضوع تحول دیجیتال به دیده تردید می‌نگرند و هنوز برای هیئت‌مدیره‌ها شفاف نیست که چرا باید در حوزه تحول دیجیتال سرمایه‌گذاری کنند.

با شرایط امروز، فاصله ما تا رسیدن به رشد ۷ تا ۸ درصدی در حوزه اقتصاد دیجیتال حداقل در حوزه صنعت بسیار زیاداست. در حوزه معادن نیز متأسفانه به دلیل فقر زیرساخت‌های فنی و ارتباطی و مخابراتی با آنچه در دنیا اتفاق افتاده فاصله زیادی داریم و می‌توان گفت اگر بخواهیم معادن را فقط از منظر لجستیک بررسی کنیم، هیچ زیرساخت مناسبی نداریم.

وی ابراز امیدواری کرد که با برگزاری چنین رویدادهایی بتوانیم میزان آمادگی شرکت‌ها را برای تحقق اقتصاد دیجیتال افزایش دهیم.

صنایع دیجیتالی یک طرح و برنامه نیست، یک سفر است

صنایع دیجیتالی یک طرح و یک برنامه نیست، یک سفر است که این سفر نیاز به هدایت و مدیریت دارد. مدیریت باید با این سفر همراه باشد و در این صورت موفق خواهد شد؛ این سفر نیازمند بودجه مناسب است. اگر مدیریت ارشد احساس کند یک سرمایه خوب وجود دارد، بهتر حمایت خواهد کرد. اگر حمایت کند می‌توان برنامه بهتری را تدوین کرد و بودجه بهتری را به خود اختصاص داد. صنایع باید سفر دیجیتال داشته باشند. ما در استان اصفهان تقریباً یک درخواست برای تحول دیجیتال داشتیم و این در حالی است که تنها اتاق بازرگانی اصفهان ۳۵۰۰ عضو دارد. صنایع بزرگ باید حمایت کنند؛ اما صنایع دیگر و اعضای نظام صنف رایانه استان باید در این زمینه شروع به کار کنند، فرهنگ‌سازی کنند و آموزش دهند تا از طریق این فرهنگ‌سازی، نخبگان را مطالبه‌گر اقتصاد دیجیتال سازیم.

در حوزه زیرساخت‌ها نیز برنامه‌های بسیار خوبی با حمایت وزارت ICT و سرمایه‌گذاری شرکت فولاد مبارکه در حال پیگیری است که به‌زودی محقق و اطلاع‌رسانی خواهد شد.‌

یحیی پالیزدار،مدیرعامل صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر فولاد مبارکه:

تحول دیجیتال راز بقا و پایداری صنایع است

نگاه ما به‌عنوان یک شرکت کاملاً عملیاتی و اجرایی به تحقق اقتصاد دیجیتال این است که ما چاره‌ای نداریم، جز اینکه به سمت اقتصاد دیجیتالی برویم که از دل اکوسیستم دیجیتال و نوآوری کشور ایجاد می‌شود. ما آمادگی کامل برای تحقق این امر نداریم و هنوز داخل اکوسیستم استارت‌آپی کشور شناخت درستی از نیازمندی‌های آنچه صنعت می‌تواند خلق ارزش کند وجود ندارد.

وقتی ما نمی‌دانیم در صنعت چه می‌گذرد تا از مسیر تحول دیجیتال ارزش‌افزوده داشته باشد طبیعتاً نمی‌توانیم هیچ حرکتی را برنامه‌ریزی کنم.

اگر به‌عنوان سرمایه‌گذار بخواهید در حوزه مجموعه اکوسیستم نوآوری سرمایه‌گذاری کنید، تعداد قابل‌توجهی ایده فناورانه به سراغ شما می‌آید که قابل‌فهم است، به خاطر اینکه نیازمندی‌های صنعت و فهم خدمات آن به‌مراتب از لحاظ کسب‌وکاری نسبت به خود صنعتِ سخت و سنگین، راحت‌تر است.

هنوز در داخل صنایع سخت کشور به این نقطه نرسیده‌ایم که افراد و ایده‌ها ارزش خلق می‌کنند. هنوز فضای ما این است که منابع خدادادی مزیت نسبی برای ما ایجاد می‌کند و همه این‌ها باعث می‌شود که ما آمادگی آن‌چنانی برای رشد تحول اقتصاد دیجیتال نداشته باشیم.

ما در یک ساختار اقتصادی زندگی می‌کنیم که در آن، شرکت‌های بزرگ متعلق به دولت و یا بخش خصولتی است و شرکت‌های دیگر نیز نقش زیادی در جی‌دی‌پی ندارند. چاره‌ای نداریم جز اینکه شرکت‌های بزرگ را مجبور کنیم این حرکت را شکل دهند و آن را به بقیه شرکت‌های بزرگ تسری دهند تا از هزینه‌ها و بازاری که ایجاد می‌کنند دانش‌بنیان‌ها شکل بگیرند و شرکت‌ها از آن بهره‌مند شوند.

فولاد مبارکه و صنایع بزرگ در اصفهان متولی انتقال آب شدند. این اقدام علاوه بر مسئولیت اجتماعی این صنایع، به دلیل فشار اجتماعی انجام شد؛ ازاین‌رو اگر واقعاً فشار نخبگانی وجود نداشته باشد که صنایع بدانند برای بقا راهی جز اقتصاد دیجیتال ندارند، اتفاقی نخواهد افتاد. اگر این فشار ایجاد شود، می‌توان راه را باز کرد؛ اما اگر این اتفاق نیفتد، ازآنجاکه مدیریت به‌شدت در شرکت‌های بزرگ به روزمرگی مبتلاست، نه از باب اینکه خودشان می‌خواهند، بلکه از این جهت که کار کردن در این کشور آن‌قدر سخت است که نمی‌توان آنچه را برنامه‌ریزی کردید انجام دهید، ما مجبوریم بدنه نخبگانی کشور را درگیر کنیم و از حجم ثروتی که در حوالی اقتصاد دیجیتال ایجاد می‌شود آگاهی داشته باشیم. نخبگان باید به این امر توجه داشته باشند. آن‌ها باید به این فکر کنند که چطور می‌توانند برای خود و صنعت خلق پول کنند و اگر این رویکرد ایجاد شد، می‌توان امیدوار بود. تنها راه بقا و پایداری صنایع تحول دیجیتال است و صاحبان صنایع باید این را باور کنند.

علی‌اکبر اکبری، معاون توسعه تکنولوژی شرکت فولاد سنگان:

معدن هنوز سهمی در اقتصاد دیجیتال کشور ندارد

درخصوص میزان سهم صنعت معدن کشور در رشد اقتصاد دیجیتال باید گفت در کشور ۶۸ نوع ماده معدنی و ۳۷ میلیارد تن ذخایر معدنی شناسایی شده و ۵۷ میلیارد تن ذخایر بالقوه در کشور وجود دارد.

از این جهت کشور ما می‌تواند جزو ۱۵ کشور برتر از حیث مواد معدنی در جهان باشد. ما با یک درصد از جمعیت دنیا حدود ۷ درصد از منابع معدنی دنیا را در اختیار داریم؛ اما متأسفانه سهم ما از تولید ناخالص داخلی در بخش معدن حدود 3 درصد است که در مقایسه با رقبا که معمولاً ۳ تا ۴ برابر این است، سهم کمی محسوب می‌شود.

معادن کشور استرالیا ۱۱ برابر ما سهم تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده‌اند. البته باید توجه داشت که این هم یک فرصت و هم یک تهدید برای ماست. از آن جهت که پتانسیل‌های زیادی در کشور وجود دارد فرصتی است که رشد کنیم و از طرف دیگر ۸ درصد از اقتصاد ما متعلق به اقتصاد دیجیتال است که بر اساس برنامه توسعه هفتم، این میزان باید به ۱۵ درصد برسد و با توجه به پتانسیل موجود در بخش معدن که به بکر نیز هست، می‌توان سهم بیشتری در افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در بخش معدن در نظر گرفت.

در حال حاضر معدن از ۸ درصد اقتصاد دیجیتال سهمی ندارد. دو دلیل وجود دارد که ما نتوانستیم در این زمینه ورود کنیم؛ یکی اینکه سیستم‌های هوشمندسازی در کشور به سمت سیستم‌های B2C متمایل بوده که در آن، مشتریان مردم عادی هستند؛ مانند اسنپ، کافه بازار و... وهنوز نتوانستیم از سیستم‌های B2B استفاده کنیم که صنایع را شامل می‌شود.

هوشمندسازی به سمت صنایع توسعه پیدا نکرده است و در زمینه سرمایه‌گذاری در بخش صنعتی، به‌ویژه در حوزه معدن و استخراج و اکتشاف، ضعف زیادی داریم. در مورد حفاری اکتشافی ما حدود ۷ میلیون متر حفاری اکتشافی داشته‌ایم؛ اما فقط در سال‌های ۲۰۲۰، استرالیا ۳.۶ میلیون متر و کانادا حدود ۱۱ میلیون متر حفاری داشته است و این نشان می‌دهد که ما سرمایه‌گذاری کافی در صنعت نسل سوم خود هم انجام نداده‌ایم و نمی‌توان انتظار داشت که به سمت دیجیتال شدن حرکت کنیم. ما باید سرمایه‌گذاری کافی در این بخش داشته باشیم؛ از ایده‌ها و سیستم‌های جدید استفاده کنیم و این معضل را برطرف کنیم.

رسول سرائیان، فعال حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات:

تعریف سهم ۱۵ درصدی اقتصاد دیجیتال در برنامه هفتم توسعه

عصر دیجیتال و عصر انقلاب ۴ صنعتی باعث شده اقتصاد دنیا نسبت به گذشته خود رشد زیادی کند. بزرگ شدن اقتصاد و رشد آن طی ۵۰ سال اخیر اصلاً قابل‌مقایسه با گذشته نیست و پیشران آن نیز عصر دیجیتال است.

در تشریح دو مفهوم عصر دیجیتال و تحول دیجیتال باید گفت اقتصاد دیجیتال اقتصادی است که بر پایه فناوری‌های دیجیتال برنامه‌ریزی‌شده است و چهار چرخ‌ آن بر فناوری دیجیتال باشد. وقتی تمام المان‌های کسب‌وکار بر اساس فناوری‌های دیجیتال فعالیت می‌کند، اقتصاد دیجیتال را محقق می‌سازد.

در حال حاضر بزرگ‌ترین سهم اقتصاد دیجیتال را دیجیتالی شدن صنایع سنتی به خود اختصاص داده است. ۲۵ درصد از اقتصاد دنیا مربوط به اقتصاد دیجیتال است و رشد 2.5 برابری نسبت به اقتصاد سنتی دارد و این در حالی است که در حال حاضر، سهم اقتصاد دیجیتال در کشور ما حدود ۷ تا ۸ درصد است. در برنامه هفتم توسعه قرار است از سال ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷ سهم اقتصاد دیجیتال در اقتصاد ایران به ۱۵ درصد برسد.

چشم‌انداز چین در سال ۲۰۲۵ رسیدن به سهم ۵۰ درصدی اقتصاد دیجیتال در رشد اقتصادی این کشور است. با این شرایط، هر کالا و خدمتی که در چین تولید می‌شود هزینه آن تا ۱۵ درصد آن از نظر بهای تمام‌شده نسبت به اقتصادهای سنتی ارزان‌تر است و از سویی تنوع در تولید محصول به‌مراتب بیشتر از اقتصادهای سنتی است.

اقتصاد دیجیتال پیشران توسعه‌یافتگی در هر بخشی خواهد بود. بارها در اتاق بازرگانی صحبت کردیم و پاسخ صنعت این است که شما اگر به ما برق کافی بدهید، بهره‌وری را ۵۰ درصد افزایش می‌دهیم، این در حالی است که چالش برق و آب و گاز نیز به‌دلیل بی‌توجهی به فناوری در مسیر خلق ثروت و نقش‌آفرینی در آن است.

محمدرضا برکتین، رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان اصفهان:

لزوم ایجاد زیرساخت برای تحول دیجیتال در صنعت

درخصوص میزان سهمی از اقتصادِ صنعت که باید دیجیتالی شود و ضرورت آن باید گفت فضایی در دنیا ایجاد شده و باید مطابق با آن حرکت کنیم؛ اما متأسفانه بهره‌برداران ما دیدگاه خوبی در زمینه اقتصاد دیجیتال ندارند. شاید مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش در این زمینه فرهنگ‌سازی در حوزه اقتصاد دیجیتال در بین تولیدکنندگان و تصمیم‌گیرندگان در این عرصه است.

اقتصاد دیجیتال زودبازده است و ریسک زیادی ندارد. این در حالی است که چالش‌های زیادی در حوزه هوشمندسازی معادن وجود دارد و ما هنوز برای هوشمندسازی معادن زیرساخت نداریم. در خصوص اصول سند چشم‌انداز و نحوه دسترسی به آن و موانع موجود، کارهای مطالعاتی را سازمان مدیریت صنعتی انجام داده است. ما قرار بود در بخش اقتصاد سرآمد منطقه باشیم؛ اما در این بررسی‌ها مشخص شد که موانعی برای تحقق این امر وجود دارد که اولین موضوع آن این است که ما اهدافی واهی را انتخاب کرده بودیم.

ما برای تحقق اقتصاد دیجیتال باید زیرساخت داشته باشیم، ما هنوز اینترنت پرسرعت نداریم. اگر ما توسط حاکمیت حمایت نشویم و مطالبه‌گری نداشته باشیم نمی‌توانیم به توسعه اقتصاد دیجیتال فکر کنیم.باید توجه داشت که مخاطبان بر اساس آگاهی، علم و تجربه‌شان، آنچه را می‌خواهند می‌شنوند؛ بنابراین برداشت من این است که ممکن است جریان قطار با حرکت ما همسو نباشد و به همین دلیل باید انرژی زیادی بگذاریم. ما باید به حرکت خود ادامه دهیم و با استفاده از همه ابزارهایی که وجود دارد به رفع موانع موجود کمک کنیم.

منهای صنایع بزرگی مانند فولاد مبارکه که بر اساس هیئت‌مدیره ساختار و اتاق فکر ایجاد شده‌اند، معمولاً بیشتر صاحبان صنایع افراد متعلق به دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هستند

پایش صنعت بر اساس مدیر مالکی است. منهای صنایع بزرگی مانند فولاد مبارکه که بر اساس هیئت‌مدیره ساختار و اتاق فکر ایجاد شده‌اند، معمولاً بیشتر صاحبان صنایع انسان‌های متعلق به دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هستند و ما نتوانسته‌ایم که فاصله بین نسلی را که هرچی پیش‌تر می‌رویم کمتر می‌شود پر کنیم و جانشینی در این صنعت‌ها داشته باشیم و برای این فکری نکرده‌ایم.

اتاق بازرگانی و نمایندگانی که از همه بخش‌های صنعت آمده‌اند، کسانی هستند که ارتباط زیادی به تحول دیجیتال ندارند. باید مسیر اصلاح شود، از اتاق بازرگانی به‌طورکلی دو نفر را نمی‌توان معرفی کرد که سرمایه‌گذاری در حوزه تحول دیجیتال داشته باشد.

آمارهایی در حوزه آموزش تحول دیجیتال اعلام می‌شود؛ اما باید بررسی کرد که این آمارها درست است یا خیر و اینکه این آموزش کافی است یا خیر. باید توجه داشت که اقدامات صورت‌گرفته کفایت نمی‌کند و با توجه به چالش‌های موجود کافی نیست و باید به کاهش فاصله بین نسلی و جانشین‌پروری در بنگاه‌ها توجه داشته باشیم.

قابلیت چانه‌زنی برای تحقق تحول دیجیتال وجود دارد و اگر این کار را انجام ندهیم بودجه اتاق بازرگانی که از خود صنعت است، به هدر می‌رود. درست است که اتاق بازرگانی در قالب بزرگ‌ترین پارلمان بخش خصوصی در کشوری که بخش عمده‌ای از اقتصاد دولتی است جایگاهی ندارد؛ اما باز هم می‌تواند بازوی کمکی برای تحقق اقتصاد دیجیتال باشد.

دیدگاهتان را بنویسید