آقای محمد محمدی! شما پرسپولیسی نیستی؛ استقلالی هستی/ میثاقی پیغام داد باید سیبیل هایت را بزنی!/ مردم نمی دانند من با پیکان ناصر حجازی کار می کردم

 

 

به گزارش دنیای معدن، مصاحبه را با این سوال شروع کنیم که در سال های اخیر، شرایط هواداری در فوتبال به شکلی شده که پیشکسوت ها چندان شناخته شده نیستند در حالی که شاید خیلی ها با زدن یک گل در دل هواداران قرار می گیرند.

هواداران ما الان جوانان۱۸ تا ۲۰ ساله هستند و بازیکنان پیشکسوت را خیلی نمی شناسند. مثلا درباره خودم بگویم که اگر فضای مجازی نبود، من فراموش شده بودم. فضای مجازی من را برگرداند و الان اگر در خیابان بایستم، خیلی ها من را می شناسند؛ حتی از زمانی که فوتبال بازی کردم معروف تر شدم.

به نظرتان دلیل این محبوبیت و شناخته شدن چیست؟

چون برای منافع خود تلاش نمی کنم؛ مردم ما زیر خط فقر زنگی می کنند و آدمی که مثل خودشان باشد را دوست دارند. شما ببینید برای یک گل به بازیکنی مانند سپهر حیدری چقدر رسیدند؛ اما من کفش گران قیمتی که سپهر حیدری می پوشد را نمی پوشم و ندارم که بپوشم. یا اینکه من می گویم آقای محمد محمدی شما پرسپولیسی نیستی و استقلالی هستی؛ وقتی شاگرد من بودی همه اش از استقلال حرف زدی و گفتی این یک سال تمام شود به استقلال می روم و همه چیزم استقلال است. این ها را به من گفتی و من می گویم ستقلالی هستی؛ اما بعد از این حرف ها بلافاصله از من شکایت می کنی؟ چرا؟ چون آمریکا زندگی می کنی و خودت را شخصیت بالایی میدانی؟ کت و شلوار آن چنانی می پوشی؟ چون با آدم های سطح بالا در ارتباطی و فکر می کنی خودت هم جزو آن ها هستی؟ تا دیدی درویش مدیرعامل پرسپولیس شده به سمت او رفتی. شما با درویش دستت در یک کاسه است و ارتباط خانوادگی دارید. وقتی همسرت در ایران بود، مدام در منزل ایشان بود و با همسر آقای درویش ارتباط داشتند. من همه این ها را می دانم و اگر بگویم سنگ روی سنگ بند نمی شود.

یعنی ایشان از شما شکایت کرد؟ شما احضار هم شدید؟

بله؛ آقای محمدی شما از من شکایت می کنی و پلیس فتا من را می برد و می گوید ما ناراحتیم شما آمده ای. به من گفتند کاری به کار او نداشته باش. وقتی رئیس آنجا با من اینطور برخورد می کند، تو دنبال چه هستی آقای محمدی. من بین مردم محبوبم و هرکاری کنی نمی شود این محبوبیت را از بین ببری. من ۱۲ سال گلر پرسپولیس بودم، آن زمان ۱۸۰ بازی کردم در حالی که مانند امروز تورنمنت های مختلفی وجود نداشت.

آن زمان فقط جام باشگاه های تهران و حذفی بود. کی اندازه من ۹ دربی در کارنامه دارد؟ کی پنالتی حساس سال ۶۲ را در دربی گرفت؟ این ها جزو افتخارات من است و نمی توان آن را پاک کرد. اقای میثاقی و احمدی و خیابانی؛ نمی توانید این ها را پاک کنید. این ها افتخارات من است و همیشه همراه من.

به نظر می رسد از مجریان تلویزیون و محمدحسین میثاقی هم دلخور هستید؟

بله از همه شان. آقای میثاقی به من پیام داده که آقای احمدی خیلی دوست دارد دعوتت کند اما سیبیل هایت را بزن. به شما چه ربطی دارد که سیبیل هایم را بزنم؟ مگر سیبیل چیست که بزنم و روبروی شما بنشینم؟ من به اندازه کافی معروف هستم. وقتی می گویم می خواهم امروز سر مزار ناصر حجازی بروم، می بینم ۲۰۰ نفر می آیند و همین برای من بس است.

صحبت از زنده یاد حجازی شد یک سوال هم درباره ایشان بپرسیم؛ با ناصر خان چقدر رفیق بودید؟

ناصر خان من را به فوتبال آورد. آن زمان در زمین خاکی سبلان بازی می کردم و یک زمین هم پشت سبلان در خیابان زرتشت بود که استقلالی ها آنجا در زمین خاکی بازی می کردند. ایشان من را آنجا دید و خوشش آمد، ولی گفت نمی توانم تو را به استقلال ببرم چون استقلال آن زمان چند گلر خوب داشت.

خودتان دوست داشتید به استقلال بروید؟

من ناصر حجازی را دوست داشتم و هرچه می گفت گوش می دادم. ایشان ماشینش که یک پیکان بود را در اختیارم گذاشت و با آن کار می کردم؛ اما مردم این ها را نمی دانند.

چرا نشد که به استقلال بروید؟

ایشان به من گفت نمی توانم تو را به استقلال ببرم چون من هستم، و حمید ملک احمدی و چند گلر دیگر هم در تیم هستند. ایشان گفت من با علی صحبت می کنم و برو در آن تیم بازی کن. یک تیم قرار است جلوی تیم علی پروین بازی کند که برو و در آن تیم بازی کن. ناصر خان به من یاد داد چه حرف هایی بزنم. من آن روز مقابل پرسپولیس، در تیمی به نام عدالت بازی کردم و خیلی خوب هم بازی کردم. آن حرف ها را که زدم آخر بازی یک کفاش بود که آمد و گفت بیا آقای پروین با تو کار دارد.

آن حرف هایی که ناصر خان گفت و در بازی زدید چه بود؟

حرف هایی بود که روحیه خودم را بالا ببرم؛ مثلا می گفتند کاشته را علی آقا می زند، من هم می گفتم خودم توپ را می گیرم.

بعد از اینکه نزد علی پروین رفتید چه گفت؟

به من گفت خیلی پر رویی؛ گفتم چرا علی آقا؟ گفت در زمین این حرف ها را می زنند؟ گفتم برای روحیه خودم آن حرف ها را زدم. ایشان گفت باریکلا خوشم آمد. هفته دیگر پرسپولیس جلوی ارتش در زمین قصر فیروزه بازی دارد و گلر ما صفریان رفته. ساکت را بردار و بیا.

این اتفاق سرآغاز رفاقت شما با پروین بود؟

بله. من طبق قرار به آنجا رفتم و دیدم گلر ها نشسته اند. حسین قره خانلو هم بود؛ ناگهان علی پروین نمی دانم به عمو محراب چه گفت که ایشان گفت امروز، آقای قلیچ در دروازه می ایستد و رختکن هم سکوت کرد. آن بازی جلوی بنی صدر بود و او قبل بازی یک رولکس به همه داد. من در آن بازی جلوی ارتش خیلی خوب بازی کردم و گلر پرسپولیس شدم. پس از آن ۱۲ سال گلر پرسپولیس بودم.

بعد از آن با تیم قرارداد بستید؟

آن زمان محمود خان خوردبین، یک قرارداد را به زمین شماره ۲ امجدیه آورد و همه ما فقط امضا کردیم اما پولی نگرفتیم.

اولین پولی که گرفتید چه زمانی بود و مبلغش چقدر بود؟

اولین پولی که گرفتم، وقتی بود که یک مسافرت شمال رفتیم و ۳ بازی کردیم که علی پروین به من گفت تو تازه ازدواج کردی و این ۶۰۰ تومن برای تو. آن پول در سال ۵۹ پول خیلی خوبی بود.

شما چند باری هم در صحبت هایتان گفته اید که علی آقا، وعده های زیادی به بازیکنان می داد؛ مثلا به شما می گفت اگر این پنالتی را بگیری پاداش خوبی داری و بعد از آن، پاداش را نمی داد.

دقیقا؛ در بازی استقلال و پرسپولیس، که برف شدیدی هم باریده بود، ساعت ۸ شب بود و هوا هم خیلی سرد. به طوری که از شدت سرما، رختکن را در سونا گذاشته بودند و در سونا گرم کردیم. علی پروین من را صدا کرد و گفت اگر این بازی خوب گلری کنی به جان لادن ۵۰ هزار به تو می دهم؛ گفتم ۵۰ هزار؟ گفت بله مگر چیست؟ بله که می دهم. من در آن بازی خیلی خوب گلری کردم و بازی صفر صفر شد. در حالی که چند بازیکن خوب مثل درخشان، محمد خانی و پنجعلی به قطر رفته بودند و تیم ضعیف شده بود. شرایط طوری بود که فریبرز مرادی دفاع راست، و محرمی دفاع وسط بود. از بس که با کمبود بازیکن مواجه بودیم. بعد از بازی، به رختکن که آمدیم و علی آقا هم نشسته بود که گفتم چه شد علی آقا؟ گفت دروغ بود. مگر چه کار کرده ای؟ گفتم همه کار کردم دیگر. گفت حالا حرفت را بزن گفتم حرفی ندارم ولی گفتی ۵۰ هزار می دهم. گفت من گفتم؟ بعدش دید من ناراحت هستم و می خواهم بروم، ایرج جنگی را صدا کرد که مسئول تدارکات بود و گفت چقدر از تن خواهت مانده؟ گفت علی آقا ۵ هزارمانده. به او گفت هزار تومنش را به قلیچ بده برود. خلاصه هزار تومان به ما دادند و خوشحال شدیم که همین را گرفتیم. ما اینطور گلری می کردیم.

علی پروین واقعا تاکتیکش بر مبنای عصبانیت و کاریزمای خاص خودش بود؟

اصلا تاکتیکی در کار نبود؛ اگر نیمه اول نتیجه نمی گرفتی، جرات نداشتی به رختکن بیایی. اگر کسی چشمانش را می دید کارش تمام بود؛ به همین دلیل در نیمه اول تلاش می کردیم گل بزنیم. یک بار در جام حذفی، یک بازی در یزد با استقامت یزد داشتیم که ۱۳ گل زدیم و چون در جام حذفی بود، گفتیم بعد از این شکست دیگر به تهران نمی آیند. ما با ماشین خود به تونل آزادی آمدیم که دیدیم ۸۰ هزار نفر به ورزشگاه آمده اند و تیم رقیب هم آمده است. به رختکن رفتیم که علی آقا گفت این ها مهمان ما هستند و فقط ۵ گل بزنید؛ حالا ۷ تا هم شد عیب ندارد، اما بیشتر شود، با من طرفید. باید ۲۷ گل می زدیم اما بچه ها آنقدر تابع علی پروین بودند که ۷ گل زدند.

خیلی از هواداران فوتبال، دلیل محبوبیت شما در بین خود را این می دادند که شما، زیر پرچم کسی نیستید. آیا همچنان با علی پروین در ارتباط هستید؟ چون به نظر می رسد از آن حلقه نزدیکان پروین فاصله گرفته اید.

نه اتفاقا الان تنها کسی که هوای من را در فوتبال دارد، علی پروین است.

اخرین بار کی ایشان را دیدید؟

چند روز قبل از عید بود که ایشان گفت می خواهم به شمال بروم و تا بعداز ۱۳ بدر هم نمی آیم. به من گفت با تو کار دارم که من هم نزد ایشان رفتم. من رفتم و ایشان یک عیدی به من داد و گفت که خواستم این عیدی را بدهم و گفتم بیایی که خودت را هم ببینم. ایشان همیشه و حتی الان هوای من را داشته. همانطور که ناصر حجازی را دوست دارم، علی پروین را هم دوست دارم. حجازی همیشه برایم زنده است و همیشه او را با همان تیپ و شخصیت، مقابل چشمانم می بینم. باورتان نمی شود وقتی ناصرخان مریض شده بود و موهایش ریخته بود، رویش نمی شد از خانه بیرون بیاید. فکر کنید مردی که همه فوتبال عاشقش بودند. حالا ما یک پست می گذاریم که ناصر خان بزرگ ما بود، فردایش کلی فحش می دهند که چرا اینطور گفتی؟

به فضای مجازی و توهین ها اشاره کردید؛ یک موضوعی که در سال های اخیر خیلی دیده شده این است که در فضای مجازی، هجمه زیادی علیه شما وجود دارد؛ چه استقلالی ها چه پرسپولیسی ها، به شما حمله می کنند. مثلا درباره بیرانوند که حواشی زیادی هم به وجود آمد.

خب درباره بیرانوند باید بگویم که حرف حق را زدم؛ شما چند وقت پیش پایت را روی گلوی پرسپولیس گذاشتی و پولت را می خواستی. همان روز من به باشگاه رفتم چون آقای درویش گفت بیا با تو کار دارم. رفتم او را ببینم که می خواست من را بخرد. رفتم و دیدم وکیل بیرانوند، در اتاق پیش خوردبین نشسته که پولش را بگیرد. تا وقتی ۳ میلیارد به حساب بیرانوند واریز نشده بود، از باشگاه نرفت. حالا این آدم چون منافعش در تیم ملی به خطر افتاده می خواهد برگردد.

در شرایط فعلی ممکن است اصلا حسینی گلر تیم ملی شود؛ چون همه بازی ها فیکس بوده و عملکرد خوبی هم داشته. انسان باید حقیقت را بگوید و جانب‌داری نکند. الان بیرو هیچ جا بازی نمی کند و اصلا جزو ۴ گلر هم نیست. همیشه روی سکو و نیمکت است. بعد می گوید اولویتم پرسپولیس است؟ چون می خواهد بیاید ۲ ماه بازی کند و بعد در جام جهانی خودی نشان دهد؟ مانند دفعه قبل که رونالدو یک پنالتی الکی زد و او هم شانسی گرفت. بعد از آن پنالتی که گرفتی با آن قد و قواره باید به بهترین تیم اروپا می رفتی اما حالا اینطور می گوید که پرسپولیس اولویت من است. من هم گفتم پرسپولیس حمام مردانه است. هرکس یک لیف و حوله داشته باشد به داخل باشگاه می رود، می تواند بازی کند و کافی است لوگو را ببوسد تا فردایش میلیاردی بگیرد.

الان با توجه به شرایط پرسپولیس، به نظرتان گوهری در حد این باشگاه است؟

گوهری در حد صنعت نفت و لیگ یک هم نیست. نمی دانم این گلر ها را از کجا می آورند. گلر باید ابتدا پنجه اش برای گرفتن توپ آماده باشد. تو آمده ای اینجا چکار کنی پس؟

به نظرتان بهترین گزینه برای دروازه پرسپولیس چه کسی است؟

به نظرم باید حامد لک می بود.

به نظر می رسد بعد از آن اشتباه فشار زیادی روی او بود و باعث شد افت کند.

شما ببینید این گلر وقتی به پرسپولیس رسید که در آسیا به میدان رفت. یعنی اندوخته هایش که زیر نظر مربی قبلی جمع کرده بود را با خود داشت. در ادامه اما در این تیم، تمریناتش با مربی قبل آب شد و به این مربی رسید. مربی فعلی هیچ چیزی نداشت به او اضافه کند. مربی که فقط بغل پا بزند مربی نیست. ۲۸۰ میلیون در ماه میگیری که بغل پا بزنی؟

یعنی عملکرد و مربی گری داوود فنایی را قبول ندارید؟

من با این ها کار کرده ام و اگر شاگردم نبودند، این ها را نمی دانستم. داوود در بازی با صنعت نفت آبادان پرید توپ را بگیرد و عضلات ۴ سرش پاره شد و به همین دلیل، نمی تواند بغل پا بزند. به همین دلیل هم یک دستگاه از امارات گرفته اند. داوود فنایی چیزی بلد نیست. او فقط باید بشیند ریش و موهایش را مرتب کند.

با این وجود، شما مخالف آمدن بیرانوند هستید؟

بله؛ وقتی روی حامد لک سرمایه گذاری شده و به تازگی با او قرار داد بسته اید چرا او را کنار بگذارید و دروازه بان جدید بیاورید؟ بعد هم آقای مربی طرف داوود فنایی را می گیری چون لک گفته تمریناتی که می دهی به درد ما نمی خورد. خب لک حقیقت را گفته است؛ دروغ که نگفته. آقای فنایی اسم تو بالاتر از حامد لک نیست. حامد لک اسم بزرگ تری دارد و مربی دروازه بان در یک تیم، باید اسمش بزرگ تر از گلرش باشد.

درباره حامد لک به نظر می رسد مشکل او بیش از آنکه ریشه فنی داشته باشد، به دلیل مسائل روحی است و به نظر نمیکت نشینی و… به روحیه او لطمه زده است.

آقای فنایی گفته است اینجا یا جای من است یا حامد لک. چند روز پیش هم لک سر تمرین رفت که او را راه ندادند؛ در صورتی که با گفتمان می توان سرمایه باشگاه را حفظ و از او استفاده بهینه کرد. الان که این بازیکن قرارداد دارد، چرا او را نگه ندارند؟ به قول معروف چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ باید او را نگه دارند و با او کار کنند شاید شرایط درست شود. او حرف بدی هم نزده است، فقط گفته که آقای فنایی، تمریناتی که می دهی به درد نمی خورد. بعد در این شرایط، آقای درویش با علیرضا حقیقی شام می خورد.

البته درباره آن دیدار که گفتند تصادفی بوده.

تصادفی بودن آن دیدار مثل این است که من بگویم تصادفی به باشگاه رفته ام. اتفاقا آقای درویش خیلی شهرت طلب است؛ هر چند خود من از او حمایت هم کردم اما شهرت طلب است و به این مسائل علاقه دارد.

قبول دارید پرسپولیس بازیکنانی گرفته که هیچ گرهی از کار تیم باز نکرده اند و عملا به کارشان نیامده اند؟

بله دقیقا. الان ۴ خرید تیم روی نیمکت نشسته اند. به جز اسدی، من از بقیه حمایت می کنم و باید در این ۶ هفته تیم بتواند نتیجه بگیرد. اما کدامشان به کار تیم آمده اند؟

امسال هم پرسپولیس ۱۰ بازیکن گرفته و در بین آن ها، فقط رضاییان به صورت ثابت و مداوم بازی کرده.

دقیقا؛ و برای آن ها رقم های گزافی هم پرداخت شده. نمونه آن اسدی که ۱۱ میلیارد گرفته. واقعا خدا را خوش می آید؟ من یک ماشین دارم موتورش سوخته و نمی توانم هزینه تعمیرش را بدهم ولی به هیچ کس نمی گویم. علی پروین و ناصر حجازی زمانی بزرگ ما بودند. ناصر حجازی می گفت اگر گدایی، گدای سربلند باش. سرت را جلوی مرد خم کن نه نامرد! حتی اگر دیدی فردی پولدار ولی نامرد است سرت را جلوی کسی خم نکن؛ تا لحظه ای که می خواست بمیرد سر جلو کسی خم نکرد. اما علی آقا به خاطر بدهی پسرش دیدن خیلی افراد رفت و با آن‌ها ناهار خورد تا خانه اش را از دست ندهد. علی آقا این کار ار کرد ولی ناصر حجازی نکرد. خانه ناصر حجازی در بنی هاشم است.

با توجه به شرایط فعلی، احتمال دارد بین امیرعابدزاده و بیرانوند، یک نفر دروازه بان تیم ملی در جام جهانی شود. نظرتان درباره امیر عابدزاده چیست؟

من با کسی دشمنی ندارم و فقط حرف حق را می زنم. امیر با من در راه آهن یک سال کار کرد و ریز و درشتش را می دانم. امیر عابدزاده گلری است که به نظرم یک روز سطح بسیار بالایی دارد و یک روز سطحی بسیار پایین. پدرش همیشه سطح بالا بود و در این اواخر کمی افت کرد که آن هم به دلیل خرابی زانوهایش بود، چون نمی توانست انفجارهای مخصوص دروازه بانی را داشته باشد. او آخر هر تمرین به سالن می آمد و من با این وزن روی پاهایش می نشستم که درد پایش کم می شد. امیر یک چهارم پدرش هم نیست. چون یک روز خیلی خوب است و یک روز بد.

انتحاب شما برای جام جهانی کدام دروازه بان است؟

بنظرم اگر علیرضا حقیقی را برسانند خیلی خوب است؛ چون همه چیز دارد.

صرف نظر از نتیجه ای که پرسپولیس در پایان فصل جاری به دست بیاورد، به نظرتان یحیی باید بماند یا برود؟

من کاری ندارم چون در حیطه من نیست و نظر من شرط نیست.

شما مدتی هم با فرهاد مجیدی مشکل داشتید و علیه او استوری هایی گذاشتید؛ دلیل دلخوری تان چه بود؟

حقیقتا از مجیدی هیچ دلخوری نداشتم. اما چون حقیقت را می گویم، به دلیل اینکه هوادار پرسپولیس خوشش بیاید این کار را کردم اما بعدش پشیمان شدم. وقتی دیدم که حرف هایی زدم که پیگرد قانونی دارد، و او می توانست قانونی اقدام کند اما یک بار هم جواب نداد و کوچک ترین اهانتی نکرد، من پشیمان شدم و به خودم اجازه ندادم ادامه بدهم. این هم از شخصیت او بود که جواب نداد. دخترم به من می گفت اگر این کار را کنی حق الناس است و بعدا باید جواب پس بدهی. الان هم خیلی وقت است کاری ندارم و ممکن است بروم و از او حلالیت بطلبم.

از نظر فنی، مربی گری او را قبول دارید؟

قطعا خوب بوده که تیمش در صدر جدول است. شما ببینید در بازی با نساجی در ۱۲۰ دقیقه یک توپ روی دروازه استقلال نیامد اما چون روز خوب حقیقی بود، او مانع از برد استقلال شد. اما ببینید شجاعتش چطور بود که مدافع را بیرون کشید ومهاجم را اضافه کرد؛ در حالی که به یحیی اگر بگویید، این کار را نمی کند. من پرسپولیسی هستم و دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود ولی حریف هم چغر است.

جدیدا هم مجیدی صحبت هایی کرد و آقای خسروی آن ها را خطاب به خودش برداشت کرد و واکنش نشان داد. بعد هم بین آن ها دعوا و جنجال پیش آمد، نظرتان درباره این موضوع چیست؟

من درباره آقای خسروی چیزهایی می دانم که نباید بگویم و نمی خواهم برای خودم دردسر بسازم در این سن و سال.

شرایط قضاوت های لیگ و داوری ها را چطور می بینید؟

شما یکی از داورها را پیدا کنید که در یک بازی درست سوت زده باشد. همه یک ایرادی داشته اند و این مشکل هم بر می گردد به اینکه رئیس کمیته داوران کیست. من در این ۶۵ سال خیلی چیزها را دیده ام. چون با علی پروین به جاهای مختلف می رفتم و می دیدم. دلایلی برای علی پروین می آوردند که فلان داور این کار را کرده. متن هایی که برای علی پروین می آمد را من هم می خواندم و خیلی چیزها را می دانم که اگر بگویم، برای خودم دردسر می شود. بگذارید این شش هفته بگذرد، بعدش اشاره هایی می کنیم درباره آرکا ایرانیان و…

من مستنداتی دارم که از آلمان برایم فرستاده اند اما نمی خواهم به این قضایا بپردازم، بگذارید این ۶ هفته هم بگذرد.

گریزی هم به شرایط تیم ملی، و قرعه کشی جام جهانی داشته باشیم. گروه تیم ملی و شانس ایران برای صعود را چطور می بینید؟

اگر فردی همچون کی روش یا علی دایی مربی بود، شانس می دادم اما با این مربی شانسی نمی بینم.

یعنی به نظرتان سرمربی تیم ملی باید عوض شود؟

من نظرم این است که باید عوض شود و مربی‌ای بیاید که به کلاس ایران بخورد؛ چون کلاس ایران با این لژیونرها خیلی بالاست. الان در تیم ملی لژیونرهایی داریم که می توانند کمک کنند اما این مربی نمی تواند. من هر وقت این مربی را می بینم یاد خونه به خونه بابل می افتم. اگر علی دایی یا کسی مانند کی روش باشد می توان به صعود امیدوار بود.

یعنی با اینکه خودتان پرسپولیسی هستید و کی روش با برانکو اختلاف زیادی داشت، عملکردش را قبول داشتید؟

من کاری ندارم که آن ها چه اختلافاتی داشته اند؛باز هم می گویم که حرف حق را می زنم و کی روش هم مربی خوبی بود. نمی شود چون با برانکو لج بوده پس بگوییم بد است. هر دو خوب بودند.

الان شرایط تیم ملی به شکلی است که همه می گویند باید صعود کنیم و داستانی مشابه سال ۲۰۰۶ پیش آمده. نظر شما چیست؟

دلیل این موضوع، این است که مردم نمی دانند که تیمی که به جام جهانی می آید، با تیمی که در مقدمانی بازی می کند فرق دارد و با تمام قوا و آمادگی می آید. بازیکن ها در اختیار باشگاه نیستند که درگیر باشند بلکه با همه قوا می آیند و در این شرایط کار سخت تر می شود. گروه ما گروه آسانی نیست و واقعا هیچ گروهی آسان نیست. انگلیس که نیاز به توضیح ندارد و آمریکا هم حریف دست و پا بسته ای نیست. اما به دلیل حضور لژیونرهای خیلی خوبی که داریم توقع از تیم بالا رفته.

به نظرتان درویش می تواند مدیریت موفقی در پرسپولیس داشته باشد؟

ان شالله که موفق شود.

یکی از بحث های پر تکرار در سال های اخیر هم درباره جادوگری در فوتبال بوده. به نظرتان آیا واقعا جادوگری در فوتبال وجود دارد؟

صد درصد هست. من خودم از افرادی بودم که گفتم خوبان عالم و… در فوتبال هستند و مطمئن باشید که هست.

خودتان هم دیده اید که کسی آن را اجرا کند و تاثیر داشته باشد؟

حتما تاثیر داشته و خدا کند در جام جهانی برنگردد. من معتقدم که جادوگری در فوتبال ایران فراوان است و تا امثال خوبان عالم هستند مطمئن باشید باز هم از این قضایا می بینید.