رفتارهای پرریسک سرمایهگذاران معدنی
دنیای معدن -مطالعات زیادی در زمینه انواع اشتباهات و خطاهای ادراکی و چگونگی اثر این خطاها بر تصمیمگیری مالی سرمایهگذاران انجام شده و نتیجه مطالعات این بوده که همواره تصمیمات سرمایهگذاران تحت تاثیر خطاها قرار میگیرد.
تحلیل رفتارهای سرمایهگذاران در حوزه معدن و صنایع معدنی و آثار این رفتار در وضعیت مالی این بخش موضوع بسیار مهمی است که جا دارد بهطور علمی و در قالب طرحهای پژوهشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بهطور کلی میتوان منشأ بسیاری از خطاهای رفتاری بخش معدن را استدلالهای نادرست و تصمیمات احساسی و هیجانی سرمایهگذاران قلمداد کرد. اشتباهات از نوع استدلالی را میتوان با بهرهگیری از اطلاعات و تجربههای مشاوران معدن و تشکلهای صنعتی و معدنی و اتاقهای بازرگانی صنایع و معادن به حداقل رساند ولی اشتباهات احساسی و هیجانی بهدلیل ناآگاهانه بودن به سختی قابل پیشبینی و رفع هستند و بیشتر صدمات مالی از این دسته از رفتارها نشات میگیرد. یکی از این اشتباهات رفتاری، اعتماد ۱۰۰درصدی به اطلاعات و ارقام، بهویژه میزان ذخایر و عیار مواد معدنی، قیمتهای فروش و قیمتهای تمام شده و نرخ بازگشت سرمایه در بخش معدن است. در این زمینه سرمایهگذاران درباره دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار میگیرد برآوردی بیش از اندازه داشته و به همین دلیل اطلاعات منفی را نادیده گرفته و همواره تصور میکنند اطلاعات ویژهای در اختیار دارند. در نتیجه، این گروه از سرمایهگذاران، ریسک از دست دادن اصل سرمایه خود را کمتر از واقع برآورد کرده و با ورود به عرصه فعالیتهای معدنی، ریسک بالاتر از توان و تحمل خود را تقبل میکنند. این رفتار به ویژه پس از یک دوره رونق زیاد، قابل مشاهده است، بهطور نمونه در بازار سنگآهن و پس از رشد نرخ جهانی سنگآهن شاهد این رفتار از سوی برخی از سرمایهگذاران بودیم که در سال ۹۴ اثرات این اشتباه رفتاری، موجب زیان سرمایهگذاران نوپای این بخش شد.یکی دیگر از اشتباهات مهم رفتاری این است که سرمایهگذاران احتمال وقوع یک پیامد را بر اساس میزان رواج آن در تجربههای خود تخمین میزنند و تخمین احتمالات پیچیده را به سادگی انجام میدهند. برای نمونه ممکن است یک سرمایهگذار معدنی تاثیر تصمیم دولت در افزایش عوارض صادرات و حقوق دولتی را کم اهمیتتر از تغییرات نرخ جهانی مواد معدنی تعبیر کند در حالی که مورد نخست ممکن است تاثیرات بیشتری داشته باشد. این قاعده سرانگشتی محاسبه کردن باعث میشود سرمایهگذاران بر اساس اطلاعات در دسترس و نه اطلاعات کامل یا واقعی تصمیم بگیرند. یکی دیگر از اشتباهات رفتاری ممکن است دامنگیر سرمایهگذاران معدنی شود. این دسته به طور دائم به دیدگاهها یا پیشبینیهای گذشته خود متمسک شده و اطلاعات جدید را نادیده میگیرند یا کمتر از حد لازم به آنها واکنش نشان میدهند. به طور نمونه ممکن است اخبار نامطلوب درباره کاهش نرخ یک محصول معدنی که با پیشبینی سودشان تناقض داشته باشد را نادیده بگیرند و با تردید به این اطلاعات نگاه کنند که البته نشانهای از ناکارا بودن بازار است. از جمله اشتباهات دیگر سرمایهگذاران بخش معدن میتوان به گرایش سرمایهگذاران در نسبت دادن موفقیتهایشان به ویژگیهای ذاتیشان اشاره کرد که غالبا ریشه شکستهای خود را عوامل بیرونی همچون افت قیمتهای جهانی، عوارض صادراتی، افزایش حقوق دولتی، مالیات و... میدانند. در واقع کسب سود خوب را حاصل کار خود و زیان را ناشی از دیگران، بهویژه بخش دولتی میدانند و این باور در آینده برای آنها زیان در پی خواهد داشت. این نوع رفتار که در اصطلاح به «خود اسنادی» شهره است آنها را به شنیدن آنچه دوست دارند بشنوند میکشاند و بیاعتمادی ایجاد خواهد کرد. یکی دیگر از اشتباهات، استراتژی است. در این حالت سرمایهگذاران آنقدر منتظر میمانند تا یک معدن زیاندیده نتیجه معکوس داده و بار دیگر رونق بگیرد. البته این استراتژی خطرناکی است و بهترین پاسخ به زیان، فروش و بکارگیری منابع حاصل از آن، در جای دیگری است. این زیان گریزی باعث میشود شرکتها و افراد فعال در معدن سرمایههای زیانده خود را حفظ کرده و برای فروش سرمایههای موفقیتآمیز خود عجله کنند و در نتیجه بازده کمتر از حد بهینه را شاهد باشند.سرمایهگذاران برای درک بهتر، موضوعات و تفکر خود را طبقهبندی میکنند و زمانی که با پدیده جدیدی مواجه میشوند سعی میکنند این پدیده را با طبقهبندی گذشته خود تطبیق دهند در حالیکه ممکن است این پدیده با آن طبقهبندی متفاوت باشد. برای نمونه در روشهای نوین استخراج و بهرهبرداری از معادن یا روشهای نوین فرآوری مقایسه با روشهای قدیمی روش قابل قبولی نیست و برآوردهای مالی متفاوت خواهند بود. سرمایهگذاران فرآیند تخمین سود را با بنا قراردادن یکسری ارقام اولیه ذهنی به عنوان نقطه اتکا آغاز میکنند و سعی میکنند روی این ارقام، تعدیل مثبت یا منفی انجام دهند و نتایج تجربی حاکی است که در بیشتر مواقع تعدیل بهطور مناسبی انجام نمیشود. در واقع این نوع اتکا و تعدیل موجب میشود سرمایهگذاران اطلاعات جدید را از پشت یک عینک با شیشه تابدار ببینند.
علیاصغر جوکاریان / کارشناس اقتصادی ایمیدرو
دیدگاهتان را بنویسید