۲ ابهام طرح جامع فولاد
دنیای معدن -در سالهای دولت یازدهم کار مهمی در حوزه فولاد شروع شد و آن تدوین طرح جامع فولاد بود. خوشبختانه با همکاری و برنامهریزی شرکت ملی فولاد با شرکت فولاد تکنیک بهعنوان مشاور و همه دستاندرکاران، طرح جامع فولاد بهروزرسانی شد و کمبودهای زنجیره فولاد تعیین شد.
مهدی کرباسیان/ رئیس اسبق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی
در سالهای دولت یازدهم کار مهمی در حوزه فولاد شروع شد و آن تدوین طرح جامع فولاد بود. خوشبختانه با همکاری و برنامهریزی شرکت ملی فولاد با شرکت فولاد تکنیک بهعنوان مشاور و همه دستاندرکاران، طرح جامع فولاد بهروزرسانی شد و کمبودهای زنجیره فولاد تعیین شد. براساس چارچوب این طرح، ظرفیت تولید فولاد تا سال ۱۴۰۴ باید به ۵۵میلیون تن بهروزرسانی شود. در روزهای اولیه که اهداف این طرح مشخص شد، تعدادی از کارشناسان اعلام کردند که هدفگذاری برای این حجم تولید فولاد بلندپروازانه است. در صورتی که متولیان ایمیدرو معتقد بودند این چارچوب، واقعی و عملی است.
طبق بررسیها از سال ۱۳۹۳ به بعد شرکتهای عمومی و خصوصی و دولت با فعال کردن طرحهای نیمهتمام باعث شدند که عملی شدن این طرح واقعی شود. از سال ۱۳۹۲ ظرفیت تولید ۲۲ میلیون تن بود و در سال ۱۳۹۹ این ظرفیت به ۳۵ میلیون تن خواهد رسید و در سال ۱۴۰۴ نیز اگر سرمایهگذاریها به انجام برسد و طرحها کامل شود، زنجیره تولید فولاد برای ظرفیت ۵۵ میلیون تن عملی میشود. البته طرح جامع فولاد با دو ابهام مواجه است. اولین ابهام به مصرف داخلی فولاد بازمیگردد. این مصرف در بافت فرسوده شهرها و روستاها ۲۲۰کیلو سرانه است که میتوان آن را به ۳۰۰کیلو سرانه رساند. اگر برنامه درستی در این حوزه تعبیه شود، افزایش مصرف سرانه دور از دسترس نخواهد بود. نکته دیگر اینکه صادرات فولاد باید به بالای ۱۴ میلیون تن برسد. حل این چالش هم عملیاتی است و باید دست صادرکنندهها و بخش خصوصی باز باشد و دولت از دخالت و سیاستهای دستوری در این حوزه دوری کند. ارزیابیها نشان میدهد در سال ۱۳۹۶ حدود ۹میلیون تن صادرات زنجیره فولاد انجام شده است که این ظرفیت نشان میدهد اعداد در نظرگرفتهشده به هیچعنوان رویایی نیستند. تنها باید تدبیر و حمایت کرد. در این میان برخی تحلیلگران از تحریمها و موانع ایجادشده برای نرسیدن به اهداف در نظر گرفتهشده در طرح جامع فولاد میگویند. اما باید این موضوع را در نظر داشت که در کشوری که سنگآهن و گاز به اندازه کافی وجود دارد و در جغرافیایی قرار گرفته که میزان مصرف فولاد در آن بالاست، میتوان انتظار رونق این صنعت را داشت. در طرح جامع فولاد آنچه مهم است شاکله برنامه نوشته شده است؛ اما باید اذعان کرد که تحریمها شرایط را سخت کرده و به برنامههای توسعهای کشور ضربه سنگینی زده که البته این صدمه تنها به حوزه فولاد وارد نشده و همه بنیانها را هدف قرار داده است. بنابراین در این شرایط و برای گذر از تحریم باید برنامهریزی دقیقی از سوی سیاستگذاران در نظر گرفته شود. سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران صالحترین واحد برای برنامهریزی صنعت فولاد است. اگر میزان دخالت وزارت صمت و تصمیمات متعدد آن آگاهانهتر باشد، وضعیت بهتر میشود. بنابراین دولت باید از بوروکراسیهای غیرضروری بکاهد و حوزه را رها کند. باید دخالتها را کمتر کند و به جای مداخلهگری، تسهیلگر باشد و ساختارها را اصلاح کند. اگر خصولتیها را خصوصی تلقی نکنیم، بخش خصوصی ما در این حوزه نقش پررنگی ندارد.
با این حال صددرصد به آینده صنعت فولاد خوشبین هستم و معتقدم چالشهای تحریم در همه دوران انقلاب اسلامی وجود داشته اما همواره ظرفیت جهش وجود دارد؛ ولی باید به اسعاد همکاری بینالمللی توجه شود و برنامههای بلندمدت را مورد توجه قرار داد. در این میان مسوولان دولت و قانونگذاران نیز با مردم روراستتر باشند و شفاف عمل کنند. در این شرایط است که میتوانیم از بحرانها و چالشهای مختلف در صنایع از جمله صنعت فولاد رهایی یابیم. در پایان باید گفت در حوزه صنعت فولاد استنباط من این است که با تجهیز ریل و بنادر این صنعت وارد مدار رشد میشود. برای تقویت صنعت فولاد نیاز به سرمایهگذاری و طرحریزی ساختاری وجود دارد. البته قطعا در این حوزه چالشهایی وجود دارد. اگر مسائل تحریم کمتر شود و جذب سرمایهگذاری بهتر انجام شود و دولت از بوروکراسی دست بردارد، تولید ۵۵ میلیون تن فولاد عملی است. در این میان جذب سرمایه یکی از چالشهای اصلی این بخش محسوب میشود، برای تامین منابع مالی سه مسیر «جذب سرمایه از خارج، جذب سرمایه از داخل و افزایش سرمایه» وجود دارد که در حال حاضر در جذب سرمایه خارجی با چالشهایی مواجه هستیم و آنچه به نظر میرسد تا زمان برگزاری همایش صنعت فولاد و سنگ آهن، روند جذب سرمایه خارجی تغییر نخواهد کرد. مسیر بعدی تامین منابع مالی از داخل است که از طریق بانکها، بورس و صندوق توسعه ملی میتواند صورت گیرد. اما سومین روش به افزایش سرمایه بازمیگردد که متاسفانه در این بخش نیز با چالش مواجه هستیم. فولاد نقش اساسی در اقتصاد کشور دارد به همین دلیل باید راهکاری با کمک بخش خصوص در نظر بگیریم.
دیدگاهتان را بنویسید