آخرین تحولات بازار جهانی مس
دنیای معدن - قیمت مس در سال گذشته کاهش داشت اما عملکرد این فلز در بلندمدت و در چند سال اخیر قصه متفاوتی پیدا کرده است. سالی که گذشت شاهد تفاوت های بسیار فاحشی در قیمت ها و عملکردهای فلزات پایه در بازارها بودیم. در شرایطی که بازارهایی مانند آلومینیوم ، نیکل و روی از رشد دو رقمی برخوردار بود، قیمت های مس کاهش چشمگیری پیدا کرد.
اگر نگاهی به چشم انداز بلندمدت بازار مس بیاندازیم، خواهیم دید که بازار آن از پویایی بسیار متفاوتی برخوردار بود. قابل ذکر است که با وجود کاهش قیمت مس در سال 2014 ، طی چند سال گذشته عملکرد آن در بازار مطلوب بوده است.
اگر قیمت های مس را در پایان اکتبر 2014 با شروع سال 2009 مقایسه کنیم، خواهیم دید که بالاترین میزان رشد 118 درصدی را داشت که پس از آن سرب با 101 درصد رشد و روی با رشدی معادل 91 درصد قرار گرفته اند. بر عکس آلومینیوم فقط در طی این مدت ( با وجود افزایش قابل توجه اخیر) 3.2 درصد رشد را نشان می دهد حتی با وجود اینکه پریمیوم آن رشد بالاتری داشت اما در مجموعه فلزات پایه عملکرد آن ضعیف بود.
اگر نگاهی به بازارهای فلزات پایه از 10 سال قبل بیاندازیم، الگوی مشابهی را خواهیم دید که مس بهترین فلز پایه و آلومینیوم ضعیف ترین آن بوده است. به هر صورت مس از منظر چشم انداز بلندمدت با وجود روند اخیر عملکرد مطلوبی داشته و در حال حاضر به نظر می رسد که نیکل ارزان و مس گران باشد.
نحوه دیگر نگاه به آن این است که آلومینیوم و مس را به صورت نسبی مقایسه کنیم. این نسبت مهم است چون آلومینیوم و مس به طور مستقیم در بازارهای مفتول و کابل و لوله رقابت می کنند؛ بنابر این قیمت های نسبی موجب تصمیم گیری برای خرید شده و دارای تاثیرات جایگزینی است. نسبت مصرف مس به الومینیوم از سال 2009 افزایش پیدا کرد چون مس عملکرد خوبی داشت اما به دوران پس از بحران مالی برگشته است که سال گذشته به طور میانگین 3.3 برابر بود.
در حال حاضر در این بررسی یا مقیاس به نظر می رسد که مس در مقایسه با آلومینیوم منصفانه ارزیابی شده و نشان می دهد که با توجه به روند منفی که در سال 2014 دیده شد، پیش بینی آتی آن برای سال آینده و پس از آن بسیار دشوار است.
با توجه به این کاهش مهم این است که بدانیم چه عواملی قیمت ها را در بلندمدت به پیش خواهد راند و ارزیابی کرد که آیا عملکرد ضعیف اخیر مس یک افت مقطعی بوده یا شروع یک دوره پایدار ضعیف و عملکرد نامطلوب دیگری است.
اثرات طلا و نقره
در بلندمدت تولیدکنندگان کنونی مس باید بازده معقولی از سرمایه هایشان بدست آورند تا بتوانند به کسب و کار خود ادامه دهند. در حالی که ظاهرا این هدف ساده و شفاف است اما پیچیدگی های زیادی را به ذهن می آورد. تولیدکنندگان دولتی غالبا عوامل غیراقتصادی مانند حفظ سطح اشتغال توجه دارند. علاوه بر این درآمدهای قابل توجه از محصولات جانبی که همراه فلزات پایه در معادن استخراج می شود و از فروش محصولاتی چون طلا، نقره و مولیبدن حاصل می شود، مانند یارانه یا کمک اقتصادی است که به بهره برداری از معادن مس اختصاص می یابد. در میان 10 معدن بزرگ مس در جهان نمونه برجسته معدن گراسبرگ در اندونزی ( متعلق به شرکت امریکایی فری پورت) است که فقط 61 درصد درآمد آن از طریق استخراج مس حاصل می شود( به دلیل درآمدهای بالا).
همین موضوع در مورد Antamina نیز صدق می کند که 76 درصد از درآمد آن از استخراج مس بدست می آید و درصد باقی مانده درآمد آن حاصل از فروش محصولات جانبی نقره و روی است.
یکی از عواملی که هزینههای خالص مس را برای بسیاری از معادن افزایش داده این است که درآمدهای محصولات جانبی در سال های اخیر بشدت کاهش یافته است. به عنوان مثال قیمت های طلا اخیرا از اوج آن در سال 2011 حدود 40 درصد نوسان داشته است.
معدن مس گراسبرگ در اندونزی به دلیل ذخایر قابل توجه طلا با مشکلاتی مواجه شده و در نتیجه هزینه های خالص شرکت امریکایی Freeport در آن معدن افزایش پیدا کرده است.
قیمت های نقره حتی کاهش بیشتری پیدا کرده به طوری که در حال حاضر 65 درصد از اوج آن در سال 2010 پایین تر است. قیمت های مولیبدن هم کاهش بیشتری یافته است.
سه برابر شدن هزینه های نقد
با توجه به اطلاعات مربوط به بزرگترین تولیدکنندگان مس در جهان، میانگین هزینه های نقد در دهه گذشته از 804 دلار در هر تن در سال 2004 به 3369 دلار در هر تن در سال 2013 ( بیش از 4 برابر افزایش ) رسیده است.
این بدین معنی است که با وجود قیمت های بالاتر بورس فلزات لندن، مارجین های Ebitda ( درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک) در کل این صنعت تقلیل یافته است و تا 11 درصد در طی همین دوره کاهش یافته است.
اکثر تولیدکنندگان بزرگ هزینه هایشان بالاتر رفته است؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات به ثبت رسیده توسط شرکت معدنی Groop Mexico نشان می دهد هزینه ها 522 درصد افزایش داشته ، در شرکت های آنتوفاگاستا 460 درصد افزایش و در کودلکو میزان افزایش 414 درصد بوده است.
علاوه بر این بسیاری از این تغییرات به دلیل ارتقاء ساختاری و نه عوامل ناپایدار بوده است.
یک مشکل ساختاری مهم برای بسیاری از کشورهای تولیدکننه مس این است که معدل عیارهای ورودی به کارخانه ها به طور مستمر رو به کاهش است. این مشکل بر روی هزینه فشار وارد آورده و آن را افزایش می دهد. به طور کل در شیلی در واحدهای کنسانتره و فرایندهای
SX-EW ( فرایند یا تکنولوژی استخراج و غنی سازی یون مس از محلول کم عیار) 20 درصد از معدل یا میانگین عیارها در طی دوره 2008 تا 2012 کاسته شده است. تجزیه و تحلیل شرکت خاصی مانند شرکت کودلکو نشان می دهد که میانگین عیار مس در کل معادن آن کمتر از 0.77 درصد در سال 2008 بود که تا 0.73 درصد در سال 2013 ( 5 درصد کاهش) تنزل پیدا کرده است.
معدن اسکوندیدا متعلق به بی اچ پی شاهد 9 درصد کاهش در عیار سنگ آهن در بخش اعظم سال مالی اخیر خود بود. این شرکت پیش بینی می کند که معدن آنتوفاگاستا در شیلی میانگین عیار آن در سال 2014 معادل 0.69 درصد باشد که 9 درصد کاهش را نسبت به سال 2008 نشان می دهد.
روند مشابهی در سایر کشورها وجود داشته به طوری که در ظرف پنج ساله منتهی به 2013 عیار مس معدن گراسبرگ در اندونزی 8 درصد کاهش داشت. بسیاری از این معادن بزرگ قدیمی شده اند و معنی کم شدن عیار آن این است که هزینه های تولید مس آنان افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
مسئله ساختاری یا بنیادی دیگر این است که از میزان یا تعداد کارگران ماهر معادن نیز کاسته شده است که خود عاملی است برای افزایش مستمر هزینه های تولید.
تولیدکنندگانی همچون شرکت معدنی آنتوفاگاستا با افزایش 138 درصدی سطح حقوق و دستمزد بین سال های 2008 تا 2013 مواجه شده اند چون به نیروی کار خود افزوده و سرانه پاداش و دستمزد نیروی کار آن نیز بالاتر رفته است. با توجه به افزایش شاخص قیمت مصرف کننده کنونی در شیلی که به 6 درصد در اواخر سال 2014 رسید، به نظر می رسد که این روند افزایش حقوق و دستمزد در آینده نزدیکی کاهش پیدا نکند.
به همین صورت در شرکت معدنی لهستانی KGHM کل هزینه حقوق و دستمزد در همین دوره 23 درصد افزایش پیدا کرده است. در کانادا نیز حقوق و دستمزد مهندسان معدن در حال حاضر بالای 90 هزار دلار در سال است.
عوامل کاهنده هزینه ها
برخی از عوامل کاهنده هزینه ها موجب شده که شرکت های معادن مس سودآوری خود را حفظ کنند و با وجود مشکلاتی چون افت عیار سنگ مس و افزایش بیشتر هزینه های حقوق و دستمزد آسیب چندانی نبینند. اولا نرخ تبدیل ارزها به نفع اکثر تولیدکنندگان بزرگ بوده است. هزینه های تولید معمولا بر حسب دلار امریکا محاسبه می شود و این بدین معنی است که تغییرات در نرخ تبدیل نقش کلیدی در تبدیل هزینه های داخلی مانند هزینه نیروی انسانی به قیمت پایه جهانی بازی می کند. به عنوان مثال شرکت معدنی آنتوفاگاستا تخمین می زند که 40 درصد از هزینه های آن بر حسب پزو محاسبه می شود.
اکثر کشورهای تولیدکننه مس با کاهش ارزش برابری پول خود مواجه بوده اند. کاواچا که واحد پول زامبیاست در حال حاضر 27 درصد ضعیف تر از 5 سال پیش است، ارزش پزوی شیلی 16 درصد و دلارهای استرالیا و کانادا هر دو 7 درصد ضعیف تر شده اند. یکی از چند واحد پولی در جهان که تقویت شده ، یوان چین است که ارزش آن 11 درصد در پنج سال گذشته افزایش پیدا کرده و در نتیجه هزینه های تولید معادن چین را بر حسب دلار بالاتر برده است. به طور کل ضعف در پول های کشورهای مختلف موجب کاهش هزینه های تولید مس شده و تمام سایر عوامل برابرند.
نقش کاهش قیمت نفت
قیمت های پایین تر انرژی می تواند در سال جدید به تولیدکنندگان مس کمک کند. قیمت برق برای بهره برداری از معادن و کارخانه ها برای حمل و نقل و مناطقی چون شیلی برای نمک زدایی آب می تواند ارزانتر باشد. معمولا انرژی بیش از 20 درصد کل هزینه را در برمی گیرد که این منابع معمولا شامل زغالسنگ، سوخت دیزل، ال.ان.جی و برق آبی است. بسیاری از این هزینه ها چه مستقیم و چه غیرمستقیم به نفت خام مرتبط هستند. کاهش قیمت های نفت از ژوئن سال 2014 تاکنون می تواند تا حدی از فشار هزینه بر روی شرکت های معادن مس بکاهد چون قیمت های ارزانتر نفت از طریق نیروگاه ها تغذیه می شود.
در شیلی شبکه برق به دو قسمت تقسیم می شود که شامل شبکه شمالی و شبکه مرکزی است و بسیاری از معادن مهم در شمال واقع هستند. شبکه شمالی به طور عمده از طریق نیروگاه های زغالی تغذیه می شود و بقیه از طریق ال.ان.جی و دیزل تغذیه می شوند. از طرف دیگر شبکه مرکزی 40 درصد برق خود را از نیروگاه های آبی می گیرد و بقیه از زغالسنگ، ال.ان.جی و دیزل استفاده می کنند. این شرایط شبکه مرکزی را در معرض نوسانات در حجم آب و افزایش قیمت های برق در زمان کاهش بارندگی قرار می دهد. برای ممانعت از این مشکلات شرکت های معدنی بر روی منابع انرژی باد و سایر منابع انرژی تجدیدپذیر سرمایه گذاری می کنند.
مشکل ساختاری دیگری که برای تولیدکنندگان وجود دارد و باید برطرف شود، آب شیرین رو به کاهش است ؛ عیار پایین تر سنگ معمولا نیازمند انرژی بیشتری است تا سطح تولید کنونی را برقرار نگهدارد. احتمالا در آینده پروژه های جدید مجبور شوند به طور فزاینده ای در بهره برداری خود از آب دریا استفاده کنند که به هزینه های سرمایه ای و بهره برداری آنان می افزاید.
دولت شیلی پیش بینی می کند که در شش سال آینده کل مصرف انرژی آن در بخش معادن به دو برابر افزایش پیدا کند و تا سال 2020 به 40 تریلیون وات در ساعت برسد که عمدتا به این گونه مشکلات ساختاری مربوط می شود.
محدودیت کاهش هزینه های تولید مس
با توجه به اینکه هزینه های ساختاری بالاتر تولید مس، هزینه های بالاتر حقوق و دستمزد و عیارهای پایین تر سنگ بر روی سود حاشیه ای تولیدکنندگان فشار وارد می آورد، بعضی از بخش های سیکلی هزینه ها با افزایش ارزش برابری دلار ، کاهش قیمت های انرژی و زغالسنگ تا حدی در کاهش مشکلات موثر واقع شده است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که دلار قوی امریکا یک فاز پررونق جدیدی را ایجاد کرده است چون اقتصاد امریکا رونق گرفته است که می تواند قیمت های مس را کاهش دهد. اگر چه از نقطه نظر فنی بنظر می رسد بازار پررونق حاصل از افزایش ارزش برابری دلار دوران بلندمدتی تداوم داشته باشد اما یک فاز اصلاحی برگشت به حال تعادل ضعف دلار امریکا را در ماههای آینده خواهد داشت که هشدار دهندهاست. این شرایط نشان می دهد که قیمت های نفت تا حدی افزایش پیدا خواهد کرد؛ پول کشورهایی مانند شیلی و زامبیا تقویت خواهد شد و هزینه پایه مس یک بار دیگر شروع به افزایش خواهد گذاشت.
علاوه بر این فاشرهای ساختاری شدیدی بر روی هزینه های مس از طریق گرید یا عیار پایین سنگ، افزایش حقوق و دستمزد و کاهش دسترسی به آب شیرین وارد خواهد آمد. قیمت های مس در ماه های اخیر برگشت پذیر بوده است و به نظر می رسد که تجار کمتری تمایل به فعالیت در این بازار را دارند. با توجه به اینکه قیمت هزینه کف در حال حاضر هر کجا که باشد، باید منتظر افزایش بیشتر هزینه ها در سال های آتی باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید