خطر تشدید رکود جهانی فولاد
دنیای معدن - ظرفیت تولید فولاد جهانی پس از دو دهه نرخ رشد پایینتر از سال 2000 میلادی به بعد با شتاب چشمگیری افزایش یافته است. رشد سرمایهگذاری در بخش زیرساختها و صنایع مختلف به ویژه در اقتصادهای نوظهور سبب شد تا ظرفیت تولید فولاد جهانی در سال 2014 میلادی به 2 میلیارد و 241 میلیون تن در سال برسد که این میزان بیش از دوبرابر ظرفیت یک میلیارد و 60 میلیون تن در ابتدای سال 2000 میلادی است.
مجید فخاری
کارشناس حوزه فولاد
ظرفیت تولید فولاد جهانی پس از دو دهه نرخ رشد پایینتر از سال 2000 میلادی به بعد با شتاب چشمگیری افزایش یافته است. رشد سرمایهگذاری در بخش زیرساختها و صنایع مختلف به ویژه در اقتصادهای نوظهور سبب شد تا ظرفیت تولید فولاد جهانی در سال 2014 میلادی به 2 میلیارد و 241 میلیون تن در سال برسد که این میزان بیش از دوبرابر ظرفیت یک میلیارد و 60 میلیون تن در ابتدای سال 2000 میلادی است.
با توجه به حجم سرمایهگذاریهای صورت گرفته در پروژههای فولادی در نقاط مختلف جهان، انتظار میرود ظرفیت فعلی تا سال 2017 میلادی به میزان 120 میلیون تن افزایش یافته و به عدد 2 میلیارد و 361 میلیون تن برسد.
با وجود خروج اقتصاد جهانی از رکود ناشی از بحران اقتصادی 2009-2008 میلادی، رشد تقاضای فولاد در سالهای اخیر روند کندتری نسبت به افزایش ظرفیتهای تولید داشته بهطوریکه میزان تقاضای فولادخام در سال 2013 میلادی یک میلیارد و 648 میلیون تن یعنی حدود 516 میلیون تن کمتر از ظرفیت اسمی تولید بوده است. این میزان یکی از بالاترین مقادیر اختلاف میان تقاضا و تولید در تاریخ صنعت فولاد جهانی خواهد بود.
به این ترتیب با توجه به حجم سرمایهگذاریهای صورت گرفته در پروژههای فولادی و پیشبینی رشد ملایم مصرف جهانی، تولیدکنندگان فولاد وضعیت پرریسکی را پیش رو خواهند داشت.
البته میزان ظرفیت مازاد را نمیتوان دقیقا نتیجه اختلاف ظرفیت اسمی و تقاضا دانست چرا که عملا حتی در زمان جذابیت قیمت، تولیدکنندگان به دلیل برخی ملاحظات اقتصادی، عوامل فصلی، بازسازی، پیادهسازی تجهیزات جدید و... از ظرفیت کامل تولید استفاده نمیکنند. چراکه در بهترین شرایط هیچگاه ظرفیت بهره برداری شده ماهیانه جهانی بیش از 91درصد نبوده است. یکی از عوامل اصلی ایجاد ظرفیت مازاد، شرایط بازار، کاهش تقاضا و افت قیمتها است که تولیدکنندگان به جهت جلوگیری از خواب سرمایه و حداکثرسازی سود ناچار به خالی گذاشتن بخشی از ظرفیت تولید میشوند. البته با ادامه روند مذکور، بازار بهطور طبیعی به کمبود عرضه واکنش داده و تولیدکنندگان نیز به جهت کاهش هزینهها و سرمایهگذاری روی داراییهای ثابت خود مجددا تلاش مینمایند به ظرفیتهای اسمی نزدیک شوند. البته کاهش ظرفیت تولید مستلزم تحمل هزینههای سنگینی برای تولیدکنندگان است و کارخانجات نیز همواره تلاش میکنند تا کاهش ظرفیت را تا حد ممکن به تعویق بیندازند. علاوه بر موارد فوق برخی کشورهای واردکننده فولاد، به منظور خودکفایی و کاهش وابستگی به واردات، سیاستهای توسعه ظرفیتهای فولادی را در دستور کار خود قرار دادهاند و باوجود غیراقتصادی بودن برخی پروژه ها، به جهت تحقق این امر فعالیتهای گستردهای را در دست اجرا دارند. طبق برآوردها این اقدامات ظرفیت تولید فولاد خام جهانی را به شکل معناداری در سالهای پیش رو افزایش خواهد داد. با توجه به پروژههای توسعه فولادی در نقاط مختلف جهان، ظرفیت تولید فولاد جهانی طی سالهای آینده کماکان روند رو به رشدی را دنبال خواهد کرد که پیشبینی این افزایش تا سال 2017 در مناطق مختلف در جدول بالا توضیح داده شده است.
پیشتازی ترکیه و شرایط cis
بررسیها نشان میدهد کشورهای عضو اتحادیه اروپا هیچ برنامهای برای افزایش ظرفیت ندارند و حتی شاهد کاهش ظرفیتهای فعال طی سالهای آینده نیز خواهیم بود. این در حالی است که پیشبینیها حکایت از رشد مصرف در این منطقه دارد؛ بر این اساس مصرف ظاهری محصولات فولادی این منطقه در سال جاری میلادی با رشد 1/ 2 درصدی به حدود 9/ 149 میلیون تن و در سال 2016 نیز با رشد 8/ 2 درصدی نسبت به 2015 به 1/ 154 میلیون تن خواهد رسید. در مورد کشورهای اروپایی خارج از اتحادیه اروپا پیشبینی میشود ظرفیتهای تولید فولاد خام تا پیش از سال 2017 به 4/ 64 میلیون تن برسد. تمام این افزایش ظرفیتها در ترکیه اتفاق خواهد افتاد. ترکیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهانی از طریق کوره قوس است. در سالهای اخیر تولید از طریق کوره بلند نیز در ترکیه اهمیت پیدا کرده است و دولت ترکیه برنامهریزی برای کاهش وابستگی صنایع داخلی به قراضه را از طریق اعمال مشوقهایی برای تولید سنگآهن و فروآلیاژها در داخل اجرا کرده است که این امر میتواند در تغییر ساختار تولید فولاد به نفع روش کوره بلند موثر باشد، اما کماکان توسعهها عمدتا بر اساس تکنولوژی کورهقوس است. بنابراین انتظار میرود واردات قراضه و سنگآهن به این منطقه همچنان افزایش یابد. صنعت فولاد ترکیه روی ایجاد ظرفیت 85 میلیون تن و تولید 70 میلیون تن سالیانه تا سال 2023 هدفگذاری کرده است. کارخانه Kardemir در ترکیه یکی از پروژههای در دست احداث ترکیه است. این کارخانه با کوره بلند شماره 5 خود با حجم داخلی 1280 مترمکعب راهاندازی شده است، همچنین با توجه به بازسازی کنورتور آن انتظار میرود ظرفیت تولید آن به 4/ 3 میلیون تن در سال برسد. Habas با کارخانه جدید نوردگرم به ظرفیت 5/ 2 میلیون تن در سال فقط در بازار محصولات تخت ورود کرده و در حال حاضر در حال ساخت یک مجتمع فولادسازی کوره قوس با ظرفیت سالیانه 3 میلیون تن است. طبق برآوردها مصرف ظاهری محصولات فولادی در کشورهای خارج از اتحادیه اروپا در سال جاری با 8/ 2 درصد رشد به 38 میلیون تن میرسد. رشد مصرف در سال 2016، با نرخ پایینتری نسبت به 2015 ادامه خواهد داشت و با 4/ 1 درصد افزایش به عدد 5/ 38 میلیون تن خواهد رسید. حدود 83 درصد مصرف در این منطقه مربوط به کشور ترکیه است.
در منطقه CIS نیز تعداد زیادی پروژه کارخانههای کوچک فولادی برنامهریزی شده است (البته بیش از بحران سیاسی اخیر) که تامینکننده نیاز رو به رشد بخش ساختوساز در این منطقه خواهد بود. کارخانههای فولادی این منطقه با تکنولوژی قدیمی OHF (که منجر به هدر رفت انرژی در فرآیند تولید میشد) در حال جایگزینی با تکنولوژی کورههای EAF وBOF (تولید بر پایه کورههای اکسیژنی) هستند و عمده پروژههای جدید EAF (کورههای قوس الکتریکی) هستند. بین سالهای 2003 تا 2013، سهم تولید فولاد خام در این منطقه از طریق کوره قوس از 5/ 13 درصد به 4/ 24 درصد افزایش یافته است. رشد کوره قوس (به خصوص در روسیه) تاثیر معناداری روی تقاضای قراضه در این منطقه داشته است. حتی ممکن است تقاضای قراضه از میزان ظرفیتهای تامین داخلی بالاتر باشدکه به این منظور برخی کارخانهها مجهز به هر دو روش کوره قوس و کوره بلند شدهاند تا امکان استفاده از چدن در کوره قوس به منظور کاهش وابستگی به قراضه را داشته باشند. بین سالهای 2013 تا 2014 کارخانههای کوچک متعدد تولید محصولات طویل نیز راهاندازی شدهاند. برای مثال توسعه کارخانجات کوره قوس در روسیه بهطور جدی دنبال میشود و دولت روسیه تولید تا 39 درصد از این طریق را تا سال 2020 هدفگذاری کرده است. با توجه به پروژههای توسعه، پیشبینی میشود ظرفیت تولید فولاد این منطقه تا سال 2017 به 9/ 152 میلیون تن برسد.
پروژههای جدید کوره قوس شرکتهای NMLK Kaluga و Abinsk Electro Metallurgical و Severstal نمونههایی از این توسعهها در روسیه هستند. منطقه CIS طی سالهای آینده شاهد تداوم کاهش مصرف و افزایش عرضه مازاد خواهد بود و طبق برآوردها در سال جاری میلادی با کاهش 3/ 7 درصدی میزان مصرف محصولات نهایی فولادی در این منطقه به 4/ 52 میلیون تن خواهد رسید. البته پیشبینی نرخ کاهش برای سال 2016 بسیار پایینتر است (3/ 0 درصد) که بر این اساس مصرف در این منطقه 2/ 52 میلیون تن خواهد بود.
خاورمیانه؛ انباری بزرگ برای فولاد؟
کشورهای صادرکننده نفت در این منطقه در حال گسترش فعالیتهای اقتصادی و صنعتی خود هستند که این امر افزایش تقاضای فولاد در صنایع پایین دستی را به همراه خواهد داشت. پروژههای زیادی در منطقه خاورمیانه با هدف کاهش وابستگی به واردات گزارش شده است، حجم این پروژهها به گونهای است که این نگرانی وجود دارد که در آینده شاهد مازاد عرضه فولاد در این منطقه باشیم.
با توجه به دسترسی آسان به گاز ارزان، پروژهها عمدتا کوره قوس و خوراک آن DRI (آهن اسفنجی) است. توسعههای اصلی در این منطقه عمدتا در کشورهای ایران، عمان و عربستان در حال انجام است و پیشبینی میشود ظرفیت سالانه تولید فولاد در این منطقه تا سال 2017 به 5/ 69 میلیون تن برسد. در میان کشورهای خاورمیانه ایران با عنایت به 8 طرح توسعه فولادی ظرفیت سالانه 55 میلیون تن را تا سال 2025 هدفگذاری کرده است. عمان نیز با گسترش فعالیتهای ساخت و ساز و رشد تقاضای فولاد، مشوق تولیدکنندگان این کشور در جهت توسعه ظرفیتها و سرمایهگذاریهای جدید شده است. انتظار میرود مصرف قراضه با توجه به پروژههای توسعه در این منطقه افزایش یابد و تامین آن با مشکل مواجه شود، البته برخی شرکتها به این منظور نصب مدولهای DRI (تولید آهن اسفنجی) را در دستورکار خود قرار دادهاند. عربستان سعودی تعداد زیادی پروژههای فولادی خصوصا به منظور بالانس واردات بیلت را در حال انجام دارد. هرچند رشد جمعیت و توسعه صنایع در این کشور تقاضای برق را به سرعت افزایش داده و کمبود تخصیص گاز طبیعی و ظرفیتهای تولید برق به صنایع، باعث تاخیر راهاندازی تعدادی از پروژههای قوس الکتریکی شده است با این حال برنامهریزی جهت راهاندازی پروژههای متعدد فولادی صورت گرفته است.
بهعنوان نمونه شرکت آهن و فولاد عربستان (Saudi Iron & Steel) بهرهبرداری آزمایشی ششمین کوره قوس خود به ظرفیت 3 میلیون تن در سال را از فوریه 2014 آغاز کرده است و همچنینAl Atoun Steel و Arkam Steel در حال ساخت کارخانههای فولادسازی با تکنولوژی کوره قوسالکتریکی هستند. طبق برآوردها روند افزایشی مصرف فولاد در منطقه خاورمیانه ادامه خواهد داشت و در سال جاری میلادی با 8/ 2 درصد رشد به 3/ 53 میلیون تن و در سال 2016 با 2/ 4 درصد رشد به 6/ 55 میلیون تن خواهد رسید.
تلاش چین برای حل مشکل اضافه ظرفیت
در حال حاضر دولت چین در حال تلاش برای بازسازی صنعت فولاد و افزایش کارآیی و حذف برخی ظرفیتهای اضافی است. در اکتبر 2013، انجمن ایالتی چین با انتشار طرحی تحت عنوان «خطوط راهنمای حل مشکل جدی اضافه ظرفیت»، توقف 80 میلیون تن در سال ظرفیت تولید فولاد تا سال 2017 را هدفگذاری کرد.
این طرح که حل مشکل اضافه ظرفیت در صنایع سیمان، آلومینیوم، شیشه و کشتیسازی را نیز دربرمیگیرد، اهداف مختلفی دارد. از جمله اهداف این طرح دستیابی به ظرفیت بهرهبرداری شده منطقی، اصلاح ساختار و تمرکز صنایع، کیفیت بالاتر توسعه، حفاظت موثر محیط زیست، یک سطح نرمال از حاشیه سود و نسبت دارایی- بدهی و همچنین یک مکانیزم بلندمدت موثر خودتنظیم ظرفیت است. این خطوط راهنما برای حل مشکل مازاد ظرفیت، ابزارهایی را هم سمت عرضه و هم سمت تقاضا مورد توجه قرار داده است. در سمت عرضه ممنوعیت پروژههای جدید فولادی، نقل مکان یا تعطیلی ظرفیتهای غیرقانونی فعلی، افزایش هزینههای ورود به صنعت و تجدید ظرفیتها از طریق افزایش قیمت برق و آب دیده شده است. البته در طرح مذکور پشتیبانیهای مالی در صورت بروز مشکلات ناشی از بسته شدن ظرفیتها و افزایش بیکاری نیز مورد توجه قرار گرفته است. در سمت تقاضا ابزارهای گسترده فنی و مدیریتی نظاممند جهت تعدیل ظرفیتها دیده شده است، برخی از این موارد عبارتند از اصلاح استانداردها و چگونگی مصرف فولاد در بخش ساختمان، همچنین سیاستهای تشویقی در زمینه M&A (ادغام و تملک) شرکتها به منظور افزایش تمرکز و کارآیی و کاهش رقابت فزاینده در محیط کسب و کار فولادسازها. باوجود کاهش نرخ رشد ظرفیتهای فولادی نسبت به سالهای گذشته در چین، کارخانههای فولادی زیادی در حوزه محصولات فولادی تخت در حال ساخت هستند. تولید به روش کوره بلند در این کشور نقش اصلی را ایفا میکند هر چند سهم تکنولوژی EAF (روش کوره قوس الکتریکی) به تدریج با توجه به افزایش دسترسی به قراضه در حال افزایش است. انتظار میرود ظرفیت تولید این کشور تا 2017 به 1/ 1 میلیارد تن برسد. پیشبینیها از بازار فولاد چین حکایت از روند ادامهدارکاهش مصرف و افزایش عرضه مازاد دارد. بر این اساس مصرف محصولات فولادی این کشور از 8/ 710 میلیون تن در سال 2014 به 2/ 707 میلیون تن در سال جاری میلادی و 7/ 703 میلیون تن در سال آتی میلادی کاهش خواهد یافت.
هند و آفریقا بازیگران تازهنفس فولادی
با توجه به پیشبینیها به منظور پوشش تقاضا، دولت هند انتظار دارد ظرفیت تولید فولاد تا سال 26-2025 به 300 میلیون تن در سال افزایش یابد. برای تحقق این هدف هند به سرمایهگذاری 12 تریلیون روپیهای نیاز خواهد داشت که عمدتا در مناطق معدنی متمرکز خواهد بود. باوجود افول روش تولید با کوره قوس در 10 سال گذشته، با توجه به پروژههای در دست اقدام سهم کوره قوس رشد معناداری در این کشور خواهد داشت. برآوردها از مصرف فولاد هند نشاندهنده تحقق یکی از بالاترین نرخهای رشد جهانی است. بر این اساس مصرف محصولات نهایی تا پایان سال جاری میلادی با 2/ 6 درصد رشد نسبت به سال قبل به 80 میلیون تن و در سال آتی با 3/ 7 درصد رشد نسبت به 2015 به 8/ 85 میلیون تن خواهد رسید. هرچند در حال حاضر تامین تقاضای فولاد در این منطقه عمدتا بر پایه واردات صورت میگیرد اما با توجه به پروژههای متعدد کوچک فولادی در دست اقدام انتظار میرود از سهم واردات کاسته شده و تولید آن منطقه در تامین نیاز خود به تدریج افزایش یابد. مصر و آفریقای جنوبی نقش کلیدی در تامین محصولات فولادی در آفریقا را ایفا میکنند و تکنولوژی کوره قوس، فرآیند اصلی تولید فولاد در این منطقه خواهد بود. پیشبینی میشود ظرفیت تولید فولاد این کشور از 2/ 33 میلیون تن در سال 2013 به 2/ 40 میلیون تن در سال 2017 برسد. آفریقا جزو مناطقی است که انتظار میرود رشد مصرف فولادی آن طی سالهای آینده تداوم داشته باشد. طبق برآوردها در سال جاری میلادی آفریقا بالاترین رشد مصرف محصولات فولادی را به خود اختصاص خواهد داد و با رشد 4/ 7 درصدی این عدد به 6/ 39 میلیون تن میرسد و سال آتی نیز با 9/ 4 درصد افزایش به 5/ 41 میلیون تن خواهد رسید. در منطقه نفتا نیز (قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی با عضویت کشورهای آمریکا، کانادا و مکزیک) با توجه به پروژههای زیاد فولادی که به سبب توسعه گاز شیل و قیمت پایین گاز و با تکنولوژی EAF در دست اقدام است انتظار میرود سهم کوره قوس و مصرف DRI رشد قابل توجهی در این منطقه داشته باشد و ظرفیت تولید فولاد از 158 میلیون تن در سال 2013 میلادی به 5/ 163 میلیون تن در سال 2017 برسد.
منطقه نفتا در سال 2014 رشد چشمگیر 3/ 11 درصدی مصرف محصولات فولادی را تجربه کرده است اما با توجه به شرایط این منطقه، کاهش 9/ 0 درصدی مصرف در سال جاری میلادی برای آن پیشبینی شده است. بر این اساس مصرف محصولات فولادی این منطقه در سال جاری به 3/ 143 میلیون تن خواهد رسید؛ اما برآوردها برای سال 2016 افزایش 3/ 1 درصدی و رسیدن به عدد 1/ 145 میلیون تن است. در منطقه آمریکای لاتین نیز تکنولوژی قالب کوره بلند است. هر چند برخی از پروژههای فولادی در این منطقه به سبب شرایط زیست محیطی با تاخیر مواجه شده است اما تعدادی پروژه تولید محصولات طویل در دست اقدام است و پیشبینی میشود تا سال 2017 ظرفیت تولید به 4/ 77 میلیون تن برسد. بر اساس بررسیها مصرف محصولات فولادی در منطقه آمریکای مرکزی و جنوبی روند کاهشی داشته و در سال جاری میلادی نیز پیشبینی میشود با کاهش 4/ 3 درصدی، مصرف به 5/ 46 میلیون تن برسد اما انتظار میرود از سال 2016 بار دیگر شاهد روند افزایشی مصرف در این منطقه باشیم. بر این اساس پیشبینیها حکایت از رشد 4/ 3 درصدی مصرف محصولات فولادی و رسیدن به عدد 1/ 48 میلیون تن دارد. با توجه به نگاهی که به شرایط تولید و مصرف فولاد در نقاط مختلف دنیا انداختیم، به نظر میرسد ظرفیت مازاد یکی از چالشهای جدی تولیدکنندگان فولاد در دنیا باشد؛ چالشی که آنها را با مشکلات مازاد عرضه، کاهش قیمت و سودآوری پایین و حتی ورشکستگی و بیکاری بخشی مواجه خواهد کرد. براساس مطالعات صورت گرفته در شرایط فعلی وضعیت مالی کارخانههای فولادی به سبب مازاد عرضه شاید بدتر از بحران جهانی فولاد در اواخر دهه 90 میلادی است. افزایش تقابل تجاری میان تولیدکنندگان که امروزه شاهد آن هستیم نتیجه همین امر است. سوبسیدها و حمایتهایی که حتی در شرایط رکود بازار توسط دولتها برای حفظ ظرفیتهای تولید و پیشرفت پروژههای توسعه صورت میگیرد، نتیجهای جز دامپینگ و رقابت ناسالم تجاری نخواهد داشت. در شرایط فعلی اتخاذ سیاستگذاریهای مناسب برای توسعه ظرفیتهای فولادی از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنانکه در اقتصادهای رقابتی، تولیدکنندگان خود را با شرایط مختلف تجاری تطبیق میدهند و این شرایط و فضای کسبوکار است که بر سرمایهگذاری روی ظرفیتهای جدید یا حجم بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود تاثیرگذار است؛ بهتر است دولتها نیز با اجتناب از حمایتها و پشتیبانی غیرکارشناسی اجازه دهند مکانیزم بازار کار خود را انجام دهد. در چنین شرایطی دولت میتواند جهتدهیها را مشخص کند تا تصمیمگیریها برای توسعه بهصورت صحیح و متوازن و با توجه به شرایط بازار و با رعایت استانداردهای زیستمحیطی صورت پذیرد.
دیدگاهتان را بنویسید