مهدیفر: شکایت پیمانکاران از ایمیدرو به چه علتی است؟
دنیای معدن-یک کارشناس صنعت معدن گفت: بروید از ایمیدرو آمار بگیرید ببینید از ۱۰ پروژه، چند تای آن به شکایت منجر شده است، چون اصلا دیگر تعریف پروژه سودی ندارد، الان هم که دیدند وضعیت همه پروژهها به شکایت منجر شده، یکییکی معادن را دارند واگذار میکنند.
به گزارش دنیای معدن از برنا، ایران از لحاظ معدنی جزو کشورهای پیشرفته است اما به لحاظ بهرهوری جزو ضعیفترین کشورها است. این درحالی است که مقام معظم رهبری یعنی عالی ترین مقام نظام بارها بر اهمیت صنایع معدنی تاکید کردند و به درستی عنوان کردند که صادرات مواد معدنی قابلیت جایگزینی با نفت را دارد. اما متولی این بخش یعنی سازمان ایمیدرو تاکنون ضعیف ترین عملکرد را داشته است.
در دولت سابق، کرباسیان که کمترین آشنایی را با این صنعت داشت در راس این سازمان بود و حالا نیز با گذشت 2 سال از تغییر مدیر عامل، فعالین حوزه معدن هنوز هیچ تغییری نکردند. وضعیت آنقدر وخیم شده که شرکت های معدنی اقدام به شکایت از این سازمان کرده اند. فعالین معدنی بر این باور هستند که ایمیدرو به جای آنکه یک سازمان توسعه ای و فعال باشد به دنبال درآمدزایی و انحصار در این صنعت است. یعنی هر شرکتی که می خواهد در حوزه معدن فعالیت کند، باید با من همراه باشد یا اینکه برای من مهم نیست وضعیت اقتصادی کشور یا تحریم چگونه است من باید سود کنم. از سوی دیگر به عنوان یک سازمان توسعه ای و دولتی که حتی در اروپا دفتر نمایندگی دارد هیچ تلاشی برای به روز کردن ماشین آلات و تکنولوژی معادن نمی کند.
اخیرا عماد مهدیفر کارشناس صنعت معدن در گفت وگویی به جایگاه تکنولوژی در حوزه معادن کشور و وضعیت این صنعت پرداخته است که بخش هایی از آن را با هم مرور می کنیم.
سوال: شما الان تکنولوژی نفتی و پتروشیمی را ببینید، آیا با صنایع دیگر قابل مقایسه است؟ ما هنوز در کشاورزی آبیاری غرقابی میکنیم؛ خب چطور توقع دارید که کشاورزی ایران با دنیا رقابت کند؟ هنوز کارگر با بیل، راه آب را درست میکند. آیا با این وضع میتوان رقیب دنیا شد؟ مگر در حوزه نفت ما چاه دستی میزنیم؟
مهدیفر: خیر. آخرین تکنولوژی دنیا به کار گرفته میشوند؛ شرکتهای شل و توتال که حرف اول دنیا را میزنند پای کار میآیند، اما شما در حوزه معدن ببینید ماشینهای ۴۰ سال قبل مشغول حفاری هستند، بیل مکانیکی با عمر ۲۰ و ۳۰ سال در معادن ایران مشغول به کار است. کافی است یکبار فقط یک معدن در استرالیا را ببینید، آن موقع رویمان نمیشود بگوییم ما صنعت معدن داریم.
برای نفت از عالم و آدم بسیج میشوند که تحریمها را دور بزنند و تکنولوژی بیاورند و کارشناس استخدام کنند تا پهنه شناسایی شود. همین میدان پارس جنوبی که الان به اندازه یک ابرشهر وسعت و امکانات دارد، اطلاعاتش توسط شرکت توتال به ایران داده شد. آن موقع اصلا نمیدانستند فاز چیست، اما با همان اطلاعات تا الان فقط ۲۴ فاز در آن راهاندازی کردهاند.
سوال: یعنی معتقدید همان مسیری که برای نفت طی شد برای صنایع دیگر مخصوصا معدن باید طی شود؟
مهدیفر: اگر آن مسیر نتیجه نداد، از مسیر دیگر بروند، اما دیدیم که نتیجه نداد. الان وضعیت در صنعت معدن به گونهای است که بخش عمده پیمانکاران «کلیم» کردهاند و با شکایت از ایمیدرو در دادگاه پرونده دارند. بروید از ایمیدرو آمار بگیرید ببینید از ۱۰ پروژه، چند تای آن به شکایت منجر شده است، چون اصلا دیگر تعریف پروژه سودی ندارد، مگر اینکه چه شرایطی باشد. الان هم که دیدند وضعیت همه پروژهها به شکایت منجر شده، یکییکی معادن را دارند واگذار میکنند، بی آنکه تکنولوژی در آن تغییری بکند.
مهدیفر: تعریفتان از سود چیست؟ تعریف من از سود این است که یک معدن مثل گلگهر بتواند به اندازه پارس جنوبی درآمدزایی داشته باشد. نمیخواهیم که عکس تخم طلا بفروشیم. بله، فروش عکس هم سود دارد، اما یقینا فروش ربع کیلو طلا میلیونها برابر عکس طلا سود دارد.
بگذارید وضعیت را برایتان باز کنم: فکر کنید منِ پیمانکار میخواهم یک بیل مکانیکی ۴۰۰ مدل ۲۰۲۴ را در یک معدن استفاده کنم. همین اول قیمت دستگاه با هزینه گمرکی و مخارج دیگر، حدود ۳۵ میلیارد تومان است. من قرار است ۳۵ میلیارد تومان سرمایهام را در دل معدن به میان خاک و سنگلاخ ببرم. فکر میکنید دولت این دستگاه را چقدر از من اجاره میکند؟ باور نمیکنید اگر بگویم ساعتی ۵۰۰ هزار تومان! یعنی اگر این دستگاه ۲ شیفت در روز یعنی ۱۶ ساعت در هر ۳۰ روز هم کار کند، میشود ماهانه ۲۴۰ میلیون تومان. این رقم بدون احتساب استهلاک دستگاه و پول راننده. دولت فقط گازوئیل میدهد.
یعنی کف کف هزینه نیروی فنی و راننده و استهلاک و خرید قطعات را کنار بگذاریم، به راحتی ماهانه باید ۹۰ میلیون را کنار گذاشت. به بیان دیگر شما ۳۵ میلیارد سرمایه گذاشتهاید که ماهی ۱۵۰ میلیون تومان برداشت میکنید که روز به روز هم ارزش آن در حال کم شدن است. حالا بگویید آیا این سود است؟ آیا اگر همین پول را طلا بخرید، چقدر سود میکنید؟ بروید دلار بخرید چطور؟ کافه بزنید چه؟
مثال دیگری میزنم: یک دستگاه حفاری DM۴۵ مدل مثلا سال ۱۹۹۳ مال ۳۰ سال پیش را در نظر بگیرید که حدودا ۱۳ میلیارد قیمت دارد. همین دستگاه فقط ۳ نفر پرسنل میخواهد که اگر دو شیفت محاسبه کنید، ۶ نفر پرسنل آن میشود. فقط یک مته چینی با چکش این دستگاه ۱۵۰ میلیون تومان قیمت دارد که بزرگترین خرج همین دستگاه متههای آن است که به سرعت مثلا هر ۱۵ روز یکبار باید عوض شوند. یعنی فقط ماهیانه شما ۳۰۰ میلیون تومان پول چکش میدهید. اگر دستگاه یاتاقان و موتور نزند و اوضاع گل و بلبل باشد، شما ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان دستمزد میدهید و ۳۰۰ میلیون تومان چکش میخرید؛ یعنی همین ب بسمالله ماهانه ۴۰۰ میلیون تومان هزینه دارید. حالا شما بروید صورت وضعیتهای ایمیدرو را ببینید خودتان قضاوت کنید.
سوال: منظورتان این است که نتیجه این وضعیت، شکایتهای پی در پی پیمانکاران است؟
مهدیفر: بله، این همه ماجرا نیست. پروژه گرفته میشود، اما ناگهان قیمت دلار چند برابر میشود و مثلا چکشی که تا دیروز ۱۵۰ میلیون تومان خریده میشد را باید ۲۸۰ میلیون تومان خرید. پیش از کار باید شرایط پروژه آماده باشد، اما دولت برای اینکه به زعم خودش سود کند، بدون فراهم کردن شرایط کارگاه، آن را افتتاح میکند و ماشینآلات میلیاردی که هر کدام ۳۰ سال عمر هم دارند ناگهان وسط دره و رودخانه و سطوح غیرطبیعی مشغول به کار میشوند. در این میان فرض کنید طرف بخواهد یک لاستیک عوض کند، بسته به نوع ماشین بین ۳۰ تا ۷۰ میلیون باید هزینه کند. تازه لاستیک ارزانترین قطعه است.
مشکل این است که انگار معدن در این کشور غریبه است؟ چطور برای نفت میشود تحریم دور را زد، اما برای معدن نمیشود؟ چطور است تمام ارکان کشور به تکاپو میافتند تا فلان شرکت خارجی را فقط برای مشاوره به ایران بیاورند، اما در صنعت معدن اجازه وجود ندارد؟ چرا نمیگذارند برای افزایش بهرهوری ماشینالات مدرن وارد شود؟
سوال: مگر بهرهوری به ماشینآلات فقط ربط دارد؟
مهدیفر: پس به چه ربط دارد؟ به وضعیت جوی که ربط ندارد. در معادن مدرن دنیا عمر یک ماشین صنعتی ۵ سال است. آنها الان به سمت هوش مصنوعی رفتهاند، ربات درست کردهاند. ما داریم با ماشین ۴۰ سال پیش حفاری میکنیم. این یعنی مصرف بیشتر سوخت، یعنی آلودگی بیشتر محیط زیست، یعنی کار زیاد و راندمان کم، یعنی سوءمدیریت. یکبار بروید یک معدن را از نزدیک ببینید. دست کم اگر فقط ۵۰ خودرو در آن باشند، میزانی از دود میبینید که نفس کشیدن برایتان سخت میشود. فقط اگزوز بنزهای تک و لودرها و بولدرزهای قدیمی را نگاه کنید، خودش گویای همه چیز است. خب دولت بگذارد اینجا هم بهرهوری بالا برود.
الان پیمانکاران جنس استوک میخرند، جنس قاچاق میخرند و به هزار بدبختی یک قطعه وارد میکنند. کاری به حاشیههای ماجرا ندارم، اما چطور یکدفعه تصمیم گرفتند ناوگان اتوبوس پایتخت را نوسازی کنند، خب برای نوسازی معادن هم اقدام کنند؛ اینجا دولت هم نمیخواهد سرمایهگذاری کند. خود فعالان معدن سرمایه میگذارند. آنها فقط آزار ندهند و در پروسه رسیدن بار کمک کنند، کافی است. اگر هم قصد دارند قدمی بردارند، خب وام کمبهره بدهند که ناوگان معدنی کشور به روز شود. سودی که دولت از کاهش مصرف گازوئیل و بنزین میبرد، دهها برابر پولی است که برای وام واردات میدهد. بگذارند معادن کشور هم تجهیز شوند، به فناوریهای روز دنیا دست یابند، آن موقع ببینیم این کشور نفتی است یا معدنی.
نمیخواهم کوتهبینانه نگاه کنم و بگویم مشکل معدن را حل کنید؛ این مسئله باید نگاه ملی داشته باشد. صنعت کشاورزی هم همین نیاز را دارد. به جای کمباینهای ۴۰ سال کارکرده، تجهیزات مکانیزه جدید بیاورید. بروید ببینید همین الان اگر یک کشاورز بخواهد تراکتور بخرد، چقدر باید در نوبت بماند. آنهم برای اینکه یک تراکتور با تکنولوژی ۴۰ سال پیش مثلا رومانی یا مسیفرگوسن گیرش بیاید. خب معلوم است تا ۳۰ سال دیگر هم جلو نمیرویم. بگذارید دستگاه چیدن سیب وارد کنند، دستگاه مکانیزه کشت برنج وارد کنند. چه اشکالی دارد از اینها حمایت کنیم؟
دیدگاهتان را بنویسید