کمبود انرژی نفس صنعت خاکستری را در ۱۴۰۳ گرفت؛ سال سخت سیمان
دنیای معدن: تشدید ناترازی انرژی در بخش سیمان در سال ۱۴۰۳ موجب شد تا حجم تولید کلینکر کاهش یابد و به عبارت بهتر نسبت به سال ۱۴۰۲ کاهش ۵میلیون تنی تولید کلینکر در ۱۰ماه ابتدایی سال گذشته به ثبت رسید که معادل تعطیل شدن پنجکارخانه یکمیلیون تنی است.
به گزارش دنیای معدن، قطعی برق و گاز از یکطرف و کمبود نقدینگی از سوی دیگر شرایط تولید را در این حوزه دشوار کرده است، به طوری که سیمان ایرانی در حال از دست دادن بازارهای صادراتی خود است و واحدهای کوچکمقیاس در آستانه تعطیلی و ورشکستگی قرار دارند.
وضعیت صنعت سیمان طی سالهای اخیر رو به بهبود بوده و ظرفیت تولید در حوزه کلینکر و سیمان افزایش یافته است. در حال حاضر ۸۶میلیون تن ظرفیت عملیاتی تولید کلینکر و ۸۹.۶میلیون تن ظرفیت تولید سیمان وجود دارد. اما آنچه در سال گذشته اتفاق افتاد، تشدید ناترازی انرژی در این صنعت بود که نسبت به سایر صنایع قطعی برق و گاز در این حوزه بیشتر رقم خورد و عملا طی سال ۱۴۰۳ صنعت سیمان با کاهش تولید سیمان و کلینکر مواجه شد. به عبارت بهتر منافع این صنعت از دو سو تهدید میشود که بخشی از آن از محل عدمنفع تولید است و بخش دیگر خسارتهای ناشی از توقفهای نابهنگام در کارخانههای سیمان است.
به عبارت بهتر در سال ۱۴۰۲ از ۸۶میلیون تن ظرفیت تولید کلینکر، ۷۶میلیون تن از این محصول تولید شد. در سال گذشته نیز در ۱۰ماه نخست نسبت به سال پیش از آن ۵میلیون تن کاهش تولید گزارش شد. آمار و ارقام وضعیت مناسبی را در این حوزه نشان نمیدهد و به عبارتی معادل تعطیل شدن پنجکارخانه یکمیلیون تنی است و نسبت به ظرفیت اسمی بهمثابه توقف تولید در ۱۶کارخانه یکمیلیون تنی است.
از اینرو صنعت سیمان در سال گذشته تحت فشار قرار داشت و با راندمان پایین حرکت کرد. زمانی که صنعت با ظرفیت کم در حال فعالیت است، قطعا شاخصها نیز تحتتاثیر قرار میگیرند و سودآوری نیز با افت همراه میشود، در ادامه بازارهای صادراتی و داخلی نیز تحت فشار قرار میگیرند. با ادامه این وضعیت در سال آینده در برخی مناطق واحدهای تولیدی سیمانی تعطیل خواهند شد. بررسیها نشان میدهد که در اردیبهشت ۱۴۰۳ صنعت سیمان که از نظر انرژی با محدودیت جدی مواجه نبود میزان تولید سیمان به ۷میلیون و ۶۰۰هزار تن رسید و این حجم در مردادماه سال گذشته به ۲میلیون و ۶۰۰هزار تن کاهش یافت که تهدید ناترازی انرژی در این صنعت کاملا محسوس است.
سایه عرضه و تقاضا بر قیمت سیمان
کاهش تولید در پی ناترازی انرژی به صورت مستقیم بر قیمت محصول در بورسکالا تاثیر میگذارد. به عبارت بهتر قیمت سیمان در تالار فیزیکی براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و با کاهش عرضه قیمتها با نوسان همراه میشوند. واحدهای فعال در بخش سیمان در ماههایی که محدودیت انرژی ندارند، کلینکر ذخیزه میکنند تا در فصولی که با محدودیت شدید انرژی مواجه میشوند بتوانند چرخه تولید این صنعت را به صورت فعال نگه دارند.
چیزی که در این میان حائز اهمیت میشود، کاهش ماههای بدون محدودیت انرژی است و به فروردین، اردیبهشت و نیمه دوم شهریور تا نیمه مهر کاهش یافته است. چنانچه سالهای گذشته محدودیت و سهمیهبندی برق از اواسط خردادماه آغاز میشد، در سال ۱۴۰۴ این محدودیتها از نیمه فروردین شروع شده و وضعیت تولید را برای واحدهای تولیدی نگرانکننده کرده است. در فصل سرما نیز واحدهای تولیدی با معضل کمبود گاز مواجه بودند. این چالشها صنعت سیمان را در تنگنا قرار داده است و در مناطق مرکزی همچون تهران و همچنین شرق و شمالغرب کشور بیشتر از سایر مناطق اتفاق میافتد. ادامه این شرایط تهدیدی جدی را برای امنیت شغلی و پایداری اقتصادی و رونق کسبوکارهای جانبی به وجود آورده است. همچنین در بازار صادراتی سیمان به یکمعضل تبدیل شده است.
برای این بخش ۱۴میلیون تن بازار صادراتی تعریف شده است که در ۱۰ماه ابتدایی سال ۱۴۰۳ نزدیک به یکمیلیون و ۴۰۰هزار تن کاهش صادرات گزارش شد و به این دلیل و بر اثر مشکلات موجود در حوزه صادرات، اولویت فعالان سیمانی بازار داخلی است و این موضوع بر عرضهها نیز اثر میگذارد. براساس آمار در ۱۰ماه ابتدایی سال ۱۴۰۳ عرضه و فروش سیمان در تالار صنعتی و معدنی بورسکالای ایران به ترتیب ۲ و ۳درصد کاهش داشته است. سال ۱۴۰۳ نودویکمین سال تاسیس صنعت سیمان در کشور بود و با این حال تعداد زیادی از واحدها و کارخانههای سیمانی طول عمری بیش از ۳۰سال دارند و بسیاری از واحدها به تکنولوژی روز دنیا مجهز نیستند و برای پیشرفت در این صنعت باید واحدهای تولیدی از لحاظ بهرهوری و تجهیزات و خطوط تولید بهروزرسانی شوند. کمبود انرژی فشار زیادی را به این صنعت تحمیل میکند و باعث کاهش سودآوری شده است.
بورسکالا؛ مکانی برای شفافیت معاملات سیمان
بخش عمده این صنعت تحت نظارت و مدیریت بخش دولتی است و ۹۰درصد سود آن توزیع میشود و نقدینگی این شرکتها محدود است، این در حالی است که این صنعت به حجم سرمایهگذاری بالایی نیاز دارد و نسبت به حجم سرمایهای که به این صنعت وارد میشود میزان سودآوری پایین است و عملا انگیزهای برای سرمایهگذاری وجود ندارد. در چنین وضعیتی قطعی برق و گاز موجب تشدید چالشهای موجود و به خطر افتادن این صنعت میشود.
در بستر بورسکالا یک فرآیند شفاف در جریان است که قابلیت رهگیری دارد و قیمت نیز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. در بازارهایی که تقاضا کم و عرضه بالاست، کف قیمت قابل مشاهده است و در بازارهایی که تقاضا بالا باشد اما عرضه پایین است، به طور طبیعی قیمت نیز افزایشی میشود. به همین ترتیب در کشور شناوری قیمت وجود دارد. در این میان شرکتهایی هستند که براساس عرضه و تقاضا و متناسب با رشد هزینههای خود نمیتوانند افزایش قیمت داشته باشند و با وجود افزایش هزینهها در کفت قیمت قرار دارند.
در چنین شرایطی با همکاری بورسکالا امکان متناسبسازی قیمتها با افزایش هزینهها به صورت پلهای فراهم میشود.
طی سال ۱۴۰۳ سیمان در یکمرحله و در خردادماه ۲۵درصد افزایش قیمت را تجربه کرد، در آذرماه نیز ۱۲درصد افزایش قیمت برای این محصول اعمال شد. اما صنعت سیمان انرژیبر است و روند افزایش قیمت سوخت از فروردینماه سال گذشته تا پایان سال ادامه داشت و به طور تقریبی قیمت سوخت در پایان سال گذشته به سهبرابر نرخ ابتدای سال رسید و چیزی حدود ۱۷۲درصد هزینههای خالص سوخت صنعت رشد کرد. هزینههای انرژی به صورت قابلتوجهی بر این صنعت موثر است و به این ترتیب، دولت هزینه حمل را تا ۶۰درصد و هزینه برق را نیز به همین ترتیب افزایش داد. در این حوزه فقط هزینه مربوط به دستمزد ثابت مانده است که از ابتدای سال گذشته تغییری نداشت و بنا به گفته کارشناسان این حوزه افزایش قیمت سیمان نسبت به افزایش هزینههای تولید رقم قابلتوجهی نبوده است و بهرغم رشد قیمت پلکانی سیمان که در تالار فیزیکی بورسکالای ایران رقم خورد، همچنان کم بوده و قادر به حل مشکلات این صنعت نیست. به عقیده کارشناسان با ادامه این روند، شرکتهای کوچکمقیاس با خطر ورشکستگی مواجه هستند. آنچه قیمت را بهویژه در فضای بورسکالا متعادل نگه میدارد، عرضه و تقاضاست و زمانی که تقاضا نسبت به عرضه پیشی بگیرد، مشکلات جدیتر این صنعت عیان میشود.
پیشی گرفتن هزینهها از قیمت سیمان
فرمولهای بورسکالا از نظر کنترل توزیع و قیمت، فرمولهای کنترلکنندهای هستند. محدودکنندههایی در بورسکالا تعریف شده است که قیمت در آن آزادانه رشد نمیکند. قیمت کف محصول باید متناسب با افزایش هزینهها افزایش داشته باشد. بسیاری از فعالان این حوزه خواهان این هستند که تامین انرژی در این بخش مورد تجدید نظر قرار بگیرد تا کمبودهای موجود برطرف شود. براساس گفته کارشناسان این حوزه پیشبینی میشود که با ادامه روند فعلی میزان تولید و عرضه نسبت به سال گذشته کاهش یابد و با توجه به اینکه مصرف داخلی ۶۶میلیون تن برآورد میشود، عملا صادرات متوقف میشود و تعادل در بازار داخلی نیز به هم میخورد.
صنعت سیمان به اصلاح موانع زیرساختی نیاز دارد و باید افزایش تولید در دستور کار دولت قرار گیرد. صادرات سیمان منوط به توسعه تولید است. اولویت اول کشور و صنعت، تامین سیمان موردنیاز داخل کشور است. در حال حاضر به کشورهای اطراف شامل روسیه، حوزه اوراسیا، کشورهای جنوب خلیجفارس، افغانستان، هند و بنگلادش صادرات سیمان انجام میشود و حدود ۱۴میلیون تن بازار صادراتی برای سیمان ایرانی وجود دارد. سال گذشته حدود ۲میلیون تن کاهش صادرات به ثبت رسید و در صورتی که بازار صادراتی حفظ نشود، کشورهای دیگر جایگزین خواهند شد.
بخشی از موانع مربوط به بخش تولید و بخشی مربوط به روانسازی مقررات مربوط به صادرات است. در سال ۱۴۰۲ دولت سیمان را در زمره مواد خام قرار داد که موجب افزایش ۱۰درصدی تعرفه صادراتی بر آن شد. موضوع اقتصاد کلان کشور و تحریمها نیز بر صادرات سایه انداخته و موانع زیادی را برای صادرات ایجاد کرده است. صادرات سیمان کشور با قیمتی پایینتر از منطقه انجام میشود و با توجه به این مسائل و چالشهای مربوط به حملونقل هزینه صادرات بسیار بالا تمام میشود. فعالان این حوزه مجبور هستند سیمان را با قیمت پایینتری صادر کنند تا با احتساب هزینههای گمرکی و حملونقل سیمان با قیمتی مشابه سایر کشورهای منطقه به مقصد صادراتی برسد. این مساله موجب شده است تا بسیاری از تولیدکنندهها توجیهی برای صادرات محصولات خود نداشته باشند.
در صورت توقف تولید، راهاندازی و تاسیس واحدهای تولیدی جدید نیازمند حجم سرمایهگذاری عظیمی است که شاید توانایی انجام آن دیگر فراهم نشود. کاهش ۵میلیون تنی تولید در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال پیش از آن بسیار نگرانکننده است و کمبود انرژی شرایط را سختتر کرده است.
دیدگاهتان را بنویسید